دانلود پروژه کارآفرینی آموزشگاه موسیقی

تعداد صفحات: 55 فرمت فایل: word کد فایل: 3013
سال: نامشخص مقطع: خدماتی دسته بندی: سایر موضوعات
قیمت قدیم:۱۵,۵۵۰ تومان
قیمت: ۱۱,۵۵۰ تومان
دانلود فایل
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه دانلود پروژه کارآفرینی آموزشگاه موسیقی

    پیشگفتار

    «کارآفرینی فرایندی است که فرد کارآفرین با ایده‌های نو و خلاق و شناسایی فرصتهای جدید و با بسیح منابع ،‌مبادرت به ایجاد کسب و کار و شرکت‌های نو، سازمانهای جدید و نوآور و رشد یابنده نموده که توأم با پذیرش مخاطره و ریسک است و منجر به معرفی محصول و یا خدمت جدیدی به جامعه می‌گردد.» کار آفرینی زمینه های لازم را برای یافتن فرصتها  در  بازار کار وتولید  برای توانایی فردی مورد  بررسی قرار می دهد  و مجموعه دانش و مهارتهایی را که برای ورود به بازار کار ورد نیاز است و همچنین راهبردهای لازم را برای موفقیت در کسب و کار ارائه می نماید تا پس ازفراغت ازتحصیل چنانچه  تمایل داشته  باشی به  جای استخدام و کار برای یگران در حد توان مالی و تخصصی به تنهایی یا به کمک دوستان و نزدیکان نسبت به راه اندازی و اداره یک واحد کوچک صنعتی،کشاورزی،خدماتی ویا هنری برای کسب وکارتولیدی اقدام نمایی.سرعت روند تحولات فن اوری واقتصادی درجهان به گونه ای است که حتی راه اندازی و اداره واحدهای تولیدی وخدماتی کوچک نیز نیازمند اطلاعات و دانش است که در این  مجموعه  سعی شده است این گونه اطلاعات در حد امکان و ضرورت ارائه شود.روحیه و تفکر کار افرینی هم در واحد های بزرگ تولیدی و خدماتی و هم درواحد های کوچک کاربرد فراوان دارد و می تواند خلا قیتها ، نواوریها و موفقیتهای زیادی را به دنبال داشته باشد اما جایگاه اصلی توسعه تفکر کار آفرینی در واحد های کوچک تولیدی و یا خدماتی است.

    ضرورت کار آفرینی در دانشگاهها:

     بعضی از صاحبنظران* معتقدند که فناوری پیشرفته محصول کار آفرینی است . هر مدیر کار آفرین می کوشد از پیشرفته ترین فناوریهای قبلاً خلق شده در کار خود بهره جوید . اما حاصل فعالیت او نیز خود به ابداع فناوری جدید تری می انجامد . فناوری دارای سه بعد (دانش ،  ابزار و روش ) است. تحول در هر یک از این ابعاد منجر به تحول در فناوری می شود . به عبارت دیگر تغییر هر بعد به طور طبیعی ابعاد دیگر را نیز متناسب با خود تغییر می دهد . فناوری همانند مثلثی است که دارای سه وجه دانش روش ابزار است . تحول در هریک از ساق های مثلث ، دو ساق دیگر را نیز متحول می کند . هر اقدامی که یکی از ابعاد این مثلث را تحول بخشد کار آفرینی تلقی می شود . بنابراین کار آفرینی عبارت است از (مهندسی مثلث دانش روش ابزار ) . مدیران متعارف می کوشند در درون یک مثلث قبلاً تشکیل شده فعالیت کنند  ، اما کار آفرینان می کوشند ابعاد  مثلث فناوری را تغییر دهند و مثلث فن آوری به ندرت قابل انقباض است ، جز در مواردی که روش­ها ممکن است سیر انحطاطی پیدا کنند که ضلع روش کوچک می شود - مثلث فناوری - و بنابراین توانمندی فناوری کاهش می یابد  . در عموم موارد بعد دانش یا ابزار رو به گسترش است بنابراین مساحت مثلث را افزایش می دهد و مساحت مثلث شاخص گسترش فنّاوری است  . کار آفرین مدیری است که  علاوه بر داشتن دانش  (یا بینش ) و تجربه ، نوآور نیز هست و این نوآوری خطر پذیری دارد . جهانی شدن بازارها ، تشویق و پشتیبانی از کار آفرینی در کشورها را به عنوان امری ضروری ساخته است . ایجاد مرکز و جایگاهی برای کارآفرینان که منابع تولید ثروت اند به سود جامعه است . ایجاد این مراکز ، انتقال فنّاوری از دانشگاها به بازار و استخدام دانشجویان خالق ایده است که به این سبب ایجاد این مراکز برای دانشگاهیان نیز سودمند است  . یکی از ضرورت های ایجاد دانشگاه کار آفرین ایجاد سرمایه است . کار آفرینان برای عملی ساختن ایده های خود با مشکل مواجهند . از یک سو ، سرمایه داران بزرگ فرصت شنیدن ایده های کار آفرینان و پرداختن به کار های کوچک را ندارند و از سوی دیگر سرمایه های خود را صرف پروژه های کلان می نمایند در نتیجه وجود دانشگاه که نقش مرکز پشتیبانی از کار آفرینی را به عنوان پل ارتباطی بین کارآفرینان و سرمایه داران ایجاد می کند ، ضروری است . (اکبری ، 1380 ) معتقد است که به رغم آنکه برخی از صاحب­نظرآن معتقدند کار آفرینی با آموزش مستقیم حاصل نمی شود و باید به روش پرورشی کار آفرینان را تربیت کرد . اما هیچ کس منکر این مطالب نیست که استفاده از فنّآوری­های نو وایجاد کسب و کار جدید بدون آموزش و پژوهش در عمل دست ­نیافتنی است .  با مراجعه به اطلاعات موجود درباره افزایش رشته های دانشگاهی ، کار آفرینی در کشور های توسعه یافته و در حال توسعه ، اهمیت نظام آموزشی و پژوهشی در توسعه کار آفرینی و تربیت کارآفرینان بیشتر مشخص می شود . به عبارت دیگر ارتباط مستقیمی بین پیشرفت فنّاوری و ضرورت آموزش کارآفرینان وجود دارد .

     اولین مرکزی که در دنیا ، دوره آموزش ویژه کار آفرینی درون سازمانی را برگزار کرد مؤسسه کار آفرینی در هند)   EDI-I ) است از جمله هدفهای اصلی این دوره می توان به نمونه های زیر اشاره کرد :

    - آگاهی شرکت کنندگان از استعدادهای نهفته کار آفرینی و هدایت آنها به سوی نوآوری

    - توسعه و ایجاد جو کار آفرینی درون سازمانی.

    - کسب اطمینان از بینش و بصیرت به وجود آمده برای توسعه بیشتر .

    - کمک به توسعه شیوه رهبری کارآفرینان در سازمان

    - انگیزه افراد برای تبدیل شدن به مدیران موفق در سازمان .

    مقدمه:

    یکی از مسایل فرهنگی مهم در هر جامعه ای هنر و آموزش هنر می باشد . چرا که نیروی حیات و شادمانی در جامعه تزریق کرده باعث نشاط و آ ر امش اعضای جامعه می گردد در این میان هنر اول یعنی موسیقی جایگاه ویژه ای را دارد چرا که بیشترین اثرات در باز شدن ذهن و بالا بردن قدرت فراگیری برای محصلان و ایجاد ثبات شخصیت و بالا بردن اراده و اعتماد به نفس و جلوگیری از افسردگی در بین جوانان وآحاد جامعه می گردد.

    همچنین اینکه یکی از ابزارهای تجارت و تبلیغات عنصر موسیقی است که نباید نادیده گرفته شود و نیز اکنون که دنیای تبلیغات غرب با انواع روشها با یک هجوم فرهنگی غربی مابی فرهنگ و تمدن ایران اسلامی و جوانان ما را تهدید می کند استفاده وآموزش به جای هنر موسیقی در این راستا می تواند نقش مهمی را بر عهده داشته باشد. لذا می با یست با برنامه ریزی صحیحی ، منطقی،ارزشی و بلند مدت و ایجاد و حمایت از تشکلهای فرهنگی و هنری و سرمایه گذاری درست و عاقبت اندیشانه در این حوزه بستری مناسب برای جهش هنری و ارزشی و مبارزه ای فرجام انگیز برای جلوگیری از هجوم فرهنگ منحط بیگانه بوجود آ وریم . اکنون زمان مبارزه اندیشه است و این زمان بیش از هر چیز به نوع آوری و آموزش و پرورش در حوزه فرهنگ

    و هنر نیازمندیم تا بتوانیم سرزمینی آ باد با فرهنگی دیرینه را برای مردمی شاد و آگاه و وطن شناس و وطن دوست با اراده و قوی برای همیشه به ارمغان آوریم.

     

     

     

     

     

     

    تاریخچه آموزشگاه

    آموزشگاه موسیقی آوا واقع در شیراز پل معالی آباد طبقه فوقانی نان بهنان که در تاریخ 1380 تاسیس و شروع به کار کرده است . 

     

    بیان مسئله

    هنر موسیقی و تاسیس آموزشگاه موسیقی برای پایداری هنر موسیقی در کشور

     

    روش تحقیق

    این تحقیق طوری تنظیم می شود که با بررسی به مساله تحقیق ، فرضیه تحقیق ، مشکلات و راهکارهای موجود طرح و توجیه اقتصادی طرح  و در آخر به نتیجه گیری می پردازد.

     

    فرضیات تحقیق

    1- اهمیت  آموزش موسیقی به کودکان استثنایی

    2- نوع برنامه‌ها در موسیقی درمانی

    3- اهمیت آموزشگاه موسیقی

     

     

     

     

     

    مشکلات و راهکارهای موجود طرح

    اگرچه رقم بالای آموزشگاه‌های آزاد موسیقی می‌تواند، نشان‌دهنده توجه زیاد جامعه‌ایرانی به هنر موسیقی باشد، اما باید توجه داشت این آموزشگاه‌ها تنهاجای خالی موسیقی را در سیستم آموزشی ما پر می‌کنند. اگرچه وضعیت آموزشگاه های آزاد در کشور ما همچنان آشفته و غیر منظم است و از نظام مشخص و منسجمی تبعیت نمی کند، اما حکایت آموزشگاه های آزاد موسیقی، حکایت دیگری است. چرا که بازار آشفته موسیقی و حتی نیمه رسمی آن بر مشکلات این صنف دامن هم زده و اعتراض هنرمندان و متخصصان با سابقه این رشته نیز برای ساماندهی وضعیت این مراکز آموزشی تا کنون راه به جایی نبرده است. هرچند تا کنون از سوی برخی نهادهای مسئول اقداماتی همچون: تهیه بانک اطلاعاتی، برگزاری جشنواره آموزشگاه های موسیقی ، برای ساماندهی این مراکز صورت گرفته ، اما هنوز اقدام جامعی در این زمینه توسط هیچ مرکزی و نهاد مسئولی انجام نشده است. هر ساله با آغاز فصل گرم و تعطیلی مدارس، بازار آموزشگاه های موسیقی نیز گرم و بر تعداد هنرجویان و به دنبال آن مدرسان حاضر در این آموزشگاه ها نیز اضافه می شود ، اما غافل از آنکه این مراکز بدون وجود هدایت و نظارت تخصصی در حال گسترش و رشد شده اند. بر اساس یک آمارگیری که در سال 84 از تعداد آموزشگاه های رسمی موسیقی در ایران انجام شده است، 364 آموزشگاه موسیقی در سراسر کشور مشغول فعالیت هستند که تهران با 182آموزشگاه مقام نخست را داراست. اگرچه ممکن است چنین به نظر برسد که رقم بالای آموزشگاه های آزاد موسیقی نشاندهنده توجه زیاد جامعه ایرانی به هنر موسیقی است، اما باید توجه داشت این آموزشگاه ها هم اکنون تنهاجای خالی موسیقی را در سیستم آموزشی ما پر می کنند و به این ترتیب نمی توانند به عنوان یک شاخص مناسب در این زمینه عمل کنند. در حالی که یکی از نکات قابل اهمیت این است که آیا این آموزشگاه هایی که تعداد آنها رو به افزایش است و قرار است کمبودهای سیستم آموزشی را جبران کنند از کیفیت لازم برخوردارند یا نه؟ عاصمه فندرسکی، مدیر آموزشگاه موسیقی آوای مهربانی معتقد است که تعداد بالای آموزشگاه ها کیفیت تدریس را تحت تاثیر قرار داده است. وی وضعیت صدور مجوز آموزشگاه های موسیقی کشور را رضایت بخش نمی‌داند و معتقد است که این اوضاع به شیوه‌ای است که به هر فردی مجوز تاسیس آموزشگاه موسیقی داده می‌شود. فندرسکی می گوید: نحوه صدور مجوز برای مراکز علمی و کاربردی در تهران به این ترتیب است که تا تا ظرفیت مراکز موجود تکمیل نشود، نمی توان مرکز یا موسسه جدیدی دایر کرد، در حالی که در مورد آموزشگاه های آزاد و از جمله موسیقی به چنین شیوه ای عمل نمی شود و افراد مختلف می توانند به راحتی مجوز تاسیس آموزشگاه موسیقی دریافت کنند. در اینجا بحث ، انحصار در آموزش موسیقی مطرح نیست، بلکه موضوع کیفیت آموزشی است که تنزل پیدا می کند. زیرا به این ترتیب توازن میان عرضه و تقاضا که از مهم ترین اصول اقتصادی هر فعالیتی است، از بین می رود و عرضه از تقاضا بیشتر می شود و این موضوع علاوه بر تاثیر منفی که بر کیفیت آموزش دارد، تبعات نامناسب دیگری نیز به همراه دارد. سودابه سالم مدیر آموزشگاه موسیقی ودا نیز تعداد آموزشگاه های موسیقی در ایران را در مقایسه با جهان پرشمار توصیف می کند: علاقه به موسیقی، به خصوص در جوانان باعث می شود تا در نبود فضای آکادمیک مناسب، تا این اندازه آموزشگاه موسیقی در ایران تشکیل شود تا جوابگوی این همه علاقمند باشند. خوشبختانه با تمام ضعف هایی که آموزشگاه های آزاد موسیقی در ایران دارند باید بگویم که همینها موسیقی را در ایران زنده نگه داشته اند. تمام دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته موسیقی بعد از 5 سال می توانند مجوز تاسیس آموزشگاه بگیرند و دیگر از آنها امتحانی هم گرفته نمی شود ، اما افرادی که سابقه فعالیت در حوزه موسیقی را دارند، برای دریافت این مجوز باید آزمونی را که به همین منظور تعیین شده را پشت سر بگذارند. اگرچه ممکن است چنین قوانینی در نگاه اول منطقی و حساب شده به نظر برسد، اما ارزیابی عنصر کیفیت در هیچ کجای این شیوه به درستی پیش بینی نشده است، ضمن آنکه پس از تاسیس آموزشگاه نظارت حرفه ای بر نحوه کار این مراکز وجود ندارد. سوشیانت عازمی خواه ، مدیر آموزشگاه فاخته کرج نیز رشد بی رویه آموزشگاه های موسیقی را یکی از عواملی می داند که بر کیفیت آموزش موسیقی در کشور تاثیرات نامناسبی بر جای می گذارد: تعداد آموزشگاه های موسیقی به خصوص در چند سال اخیر و به دنبال افزایش عمومی به هنر موسیقی بالا رفته است و متاسفانه تا شکایتی از آموزشگاه ها نشود، آنها به فعالیت خود ادامه می دهند که البته به این مراکز تدریس های خصوصی غیر حرفه ای را هم باید اضافه کرد، مجموع این عوامل باعث می شود که ارزش یک آموزش حرفه ای و بلندمدت زیر سوال برود و هر هنرجویی با گذراندن چند دوره در این آموزشگاه ها فکر کند که یک نوازنده کامل شده است این نوازنده پیانو یکی از دلایل بروز چنین مشکلی را شناخت عمومی پایین از هنر موسیقی وسازها می داند: متاسفانه در کشور ما شناخت از موسیقی به دلایل مختلف بالا نیست و بسیاری از والدین و هنرجویان فکر می کنند که موسیقی هم مثل ترم های آموزش زبان رده بندی دارد و انتظار دارند با گذشت یک یا دوره تبدیل به یک نوازنده شوند. در حالی که آموزش موسیقی یک فرایند نسبتا بلندمدت است و در معلمی هم شیوه خود را دارد. دکتر فرید عمران مسئول مرکز آموزشی آکادمیا نیز در این زمینه می گوید:« 42 سال است که کار تدریس موسیقی می کنم و تاکنون هیچ سرفصلی را در آموزش های خود به کار نبرده ام. سرفصل ها را کسانی می نویسند که متخصص تدریس نیستند. باید استاد را آزاد گذاشت تا بتواند با توجه به امکانات موجود به آموزش بپردازد. سالم با تاکید بر اینکه کیفیت آموزش در بسیاری از آموزشگاه ها پایین است، عنوان می کند: ما بارها و بارها گفته ایم که باید رشته مربیگیری موسیقی در ایران داشته باشیم، اما متاسفانه مسئولان پاسخ می دهند که به دلیل محدودیت ها ما نمی توانیم این رشته را داشته باشیم. خوب طبیعی است دانشجویی که در رشته آهنگسازی و نوازندگی مشغول است و وقتی فارغ التحصیل می شود نه آهنگساز است و نه نوازنده چطور می خواهد یک معلم خوب موسیقی باشد؟ به همین خاطر به تنها چیزی که در آموزش موسیقی می توان امیدوار بود،غریزه هنری یک فرد است. اصولا منطق حکم می کند که ورود به هر فعالیتی ( واز جمله فعالیت هنری) مزایای مادی ومعنوی به مراه داشته باشد که فعالیت های موسیقایی نیز از این قاعده مستثنی نیست. اگرچه ممکن است علاقه به هنر و یا هر دلیل غیر مادی دیگری یک عامل محرک، برای گام نهادن به حوزه موسیقی باشد، اما بدون داشتن یک توجیه اقتصادی ادامه حضور در این حوزه معنا پیدا نمی کند. همین عامل موجب شده است، بسیاری از خیر تدریس و حضور در آموزشگاه های موسیقی گذشته و سراغ هر فعالیت دیگری غیر از هنر بروند. 

    اگرچه رقم بالاي آموزشگاه‌هاي آزاد موسيقي مي‌تواند، نشان‌دهنده توجه زياد جامعه‌ايراني به هنر موسيقي باشد، اما بايد توجه داشت اين آموزشگاه‌ها تنهاجاي خالي موسيقي را در سيستم آموزشي ما پر مي‌کنند. اگرچه وضعيت آموزشگاه هاي آزاد در کشور ما همچنان آشفته و غير منظم است و از نظام مشخص و منسجمي تبعيت نمي کند، اما حکايت آموزشگاه هاي آزاد موسيقي، حکايت ديگري است. چرا که بازار آشفته موسيقي و حتي نيمه رسمي آن بر مشکلات اين صنف دامن هم زده و اعتراض هنرمندان و متخصصان با سابقه اين رشته نيز براي ساماندهي وضعيت اين مراکز آموزشي تا کنون راه به جايي نبرده است. هرچند تا کنون از سوي برخي نهادهاي مسئول اقداماتي همچون: تهيه بانک اطلاعاتي، برگزاري جشنواره آموزشگاه هاي موسيقي ، براي ساماندهي اين مراکز صورت گرفته ، اما هنوز اقدام جامعي در اين زمينه توسط هيچ مرکزي و نهاد مسئولي انجام نشده است. هر ساله با آغاز فصل گرم و تعطيلي مدارس، بازار آموزشگاه هاي موسيقي نيز گرم و بر تعداد هنرجويان و به دنبال آن مدرسان حاضر در اين آموزشگاه ها نيز اضافه مي شود ، اما غافل از آنکه اين مراکز بدون وجود هدايت و نظارت تخصصي در حال گسترش و رشد شده اند. بر اساس يک آمارگيري که در سال 84 از تعداد آموزشگاه هاي رسمي موسيقي در ايران انجام شده است، 364 آموزشگاه موسيقي در سراسر کشور مشغول فعاليت هستند که تهران با 182آموزشگاه مقام نخست را داراست. اگرچه ممکن است چنين به نظر برسد که رقم بالاي آموزشگاه هاي آزاد موسيقي نشاندهنده توجه زياد جامعه ايراني به هنر موسيقي است، اما بايد توجه داشت اين آموزشگاه ها هم اکنون تنهاجاي خالي موسيقي را در سيستم آموزشي ما پر مي کنند و به اين ترتيب نمي توانند به عنوان يک شاخص مناسب در اين زمينه عمل کنند. در حالي که يکي از نکات قابل اهميت اين است که آيا اين آموزشگاه هايي که تعداد آنها رو به افزايش است و قرار است کمبودهاي سيستم آموزشي را جبران کنند از کيفيت لازم برخوردارند يا نه؟ عاصمه فندرسکي، مدير آموزشگاه موسيقي آواي مهرباني معتقد است که تعداد بالاي آموزشگاه ها کيفيت تدريس را تحت تاثير قرار داده است. وي وضعيت صدور مجوز آموزشگاه هاي موسيقي کشور را رضايت بخش نمي‌داند و معتقد است که اين اوضاع به شيوه‌اي است که به هر فردي مجوز تاسيس آموزشگاه موسيقي داده مي‌شود. فندرسکي مي گويد: نحوه صدور مجوز براي مراکز علمي و کاربردي در تهران به اين ترتيب است که تا تا ظرفيت مراکز موجود تکميل نشود، نمي توان مرکز يا موسسه جديدي داير کرد، در حالي که در مورد آموزشگاه هاي آزاد و از جمله موسيقي به چنين شيوه اي عمل نمي شود و افراد مختلف مي توانند به راحتي مجوز تاسيس آموزشگاه موسيقي دريافت کنند. در اينجا بحث ، انحصار در آموزش موسيقي مطرح نيست، بلکه موضوع کيفيت آموزشي است که تنزل پيدا مي کند. زيرا به اين ترتيب توازن ميان عرضه و تقاضا که از مهم ترين اصول اقتصادي هر فعاليتي است، از بين مي رود و عرضه از تقاضا بيشتر مي شود و اين موضوع علاوه بر تاثير منفي که بر کيفيت آموزش دارد، تبعات نامناسب ديگري نيز به همراه دارد. سودابه سالم مدير آموزشگاه موسيقي ودا نيز تعداد آموزشگاه هاي موسيقي در ايران را در مقايسه با جهان پرشمار توصيف مي کند: علاقه به موسيقي، به خصوص در جوانان باعث مي شود تا در نبود فضاي آکادميک مناسب، تا اين اندازه آموزشگاه موسيقي در ايران تشکيل شود تا جوابگوي اين همه علاقمند باشند. خوشبختانه با تمام ضعف هايي که آموزشگاه هاي آزاد موسيقي در ايران دارند بايد بگويم که همينها موسيقي را در ايران زنده نگه داشته اند. تمام دانشجويان و فارغ التحصيلان رشته موسيقي بعد از 5 سال مي توانند مجوز تاسيس آموزشگاه بگيرند و ديگر از آنها امتحاني هم گرفته نمي شود ، اما افرادي که سابقه فعاليت در حوزه موسيقي را دارند، براي دريافت اين مجوز بايد آزموني را که به همين منظور تعيين شده را پشت سر بگذارند. اگرچه ممکن است چنين قوانيني در نگاه اول منطقي و حساب شده به نظر برسد، اما ارزيابي عنصر کيفيت در هيچ کجاي اين شيوه به درستي پيش بيني نشده است، ضمن آنکه پس از تاسيس آموزشگاه نظارت حرفه اي بر نحوه کار اين مراکز وجود ندارد. سوشيانت عازمي خواه ، مدير آموزشگاه فاخته کرج نيز رشد بي رويه آموزشگاه هاي موسيقي را يکي از عواملي مي داند که بر کيفيت آموزش موسيقي در کشور تاثيرات نامناسبي بر جاي مي گذارد: تعداد آموزشگاه هاي موسيقي به خصوص در چند سال اخير و به دنبال افزايش عمومي به هنر موسيقي بالا رفته است و متاسفانه تا شکايتي از آموزشگاه ها نشود، آنها به فعاليت خود ادامه مي دهند که البته به اين مراکز تدريس هاي خصوصي غير حرفه اي را هم بايد اضافه کرد، مجموع اين عوامل باعث مي شود که ارزش يک آموزش حرفه اي و بلندمدت زير سوال برود و هر هنرجويي با گذراندن چند دوره در اين آموزشگاه ها فکر کند که يک نوازنده کامل شده است اين نوازنده پيانو يکي از دلايل بروز چنين مشکلي را شناخت عمومي پايين از هنر موسيقي وسازها مي داند: متاسفانه در کشور ما شناخت از موسيقي به دلايل مختلف بالا نيست و بسياري از والدين و هنرجويان فکر مي کنند که موسيقي هم مثل ترم هاي آموزش زبان رده بندي دارد و انتظار دارند با گذشت يک يا دوره تبديل به يک نوازنده شوند. در حالي که آموزش موسيقي يک فرايند نسبتا بلندمدت است و در معلمي هم شيوه خود را دارد. دکتر فريد عمران مسئول مرکز آموزشي آکادميا نيز در اين زمينه مي گويد:« 42 سال است که کار تدريس موسيقي مي کنم و تاکنون هيچ سرفصلي را در آموزش هاي خود به کار نبرده ام. سرفصل ها را کساني مي نويسند که متخصص تدريس نيستند. بايد استاد را آزاد گذاشت تا بتواند با توجه به امکانات موجود به آموزش بپردازد. سالم با تاکيد بر اينکه کيفيت آموزش در بسياري از آموزشگاه ها پايين است، عنوان مي کند: ما بارها و بارها گفته ايم که بايد رشته مربيگيري موسيقي در ايران داشته باشيم، اما متاسفانه مسئولان پاسخ مي دهند که به دليل محدوديت ها ما نمي توانيم اين رشته را داشته باشيم. خوب طبيعي است دانشجويي که در رشته آهنگسازي و نوازندگي مشغول است و وقتي فارغ التحصيل مي شود نه آهنگساز است و نه نوازنده چطور مي خواهد يک معلم خوب موسيقي باشد؟ به همين خاطر به تنها چيزي که در آموزش موسيقي مي توان اميدوار بود،غريزه هنري يک فرد است. اصولا منطق حکم مي کند که ورود به هر فعاليتي ( واز جمله فعاليت هنري) مزاياي مادي ومعنوي به مراه داشته باشد که فعاليت هاي موسيقايي نيز از اين قاعده مستثني نيست. اگرچه ممکن است علاقه به هنر و يا هر دليل غير مادي ديگري يک عامل محرک، براي گام نهادن به حوزه موسيقي باشد، اما بدون داشتن يک توجيه اقتصادي ادامه حضور در اين حوزه معنا پيدا نمي کند. همين عامل موجب شده است، بسياري از خير تدريس و حضور در آموزشگاه هاي موسيقي گذشته و سراغ هر فعاليت ديگري غير از هنر بروند. فندرسکي در اين زمينه مي گويد: آموزشگاه هاي موسيقي، حتما بايد فعاليت خود را يک ملک تجاري يا دربست انجام دهند و هزينه هاي چنين محل هايي نيز بسيار بالاست. بنابراين گاهي گردانندگان آموزشگاه ها هزينه هاي آموزش نيز خود به خود بالا مي رود. البته همان نبود تعادل ميان عرضه و تقاضاي موسيقي ميان آموزشگاه ها و هنرجويان نيز موجب مي شود که شهريه هاي آموزش بالا برود. زيرا زماني که تعداد تمام آموزشگاه ها زياد شود، تعداد هنرجويان هريک از آنها کاهش پيدا مي کند. بنابراين آنها براي تامين هزينه هاي خود ناگزير به بالا بردن شهريه ها مي شود. عازمي خواه نيز يکي ديگر از مشکلات اساسي آموزشگاه هاي موسيقي را هزينه بالاي اجازه بهاي واحدهايي مي داند که آموزشگاه ها در آنها داير شود:« بناهايي که براي آموزشگاه موسيقي اختصاص پيدا مي کند، بايد آکوستيک باشد و از امکاناتي بهره مند باشد که شايد ديگر آموزشگاه ها به آن نيازي ندارند. بنابراين اين هزينه هاي جنبي را نيز بايد به هزينه بالاي اجاره بهاي واحد تجاري هم اضافه کرد.» کيوان ساکت، مدير آموزشگاه وزيري نيز در اين زمينه مي گويد:« برخي از آموزشگاه ها براي تامين هزينه هاي خود اقدام به راه اندازي ساز فروشي يا بخش تعمير ساز در داخل آموزشگاه مي کنند، اما آموزشگاه موسيقي يک محيط فرهنگي هنري است و بسياري حاضر نيستد، به اين ترتيب شان اين محل را پايين بياورند، بنابراين بيشتر از سايرين مشکلات مالي خواهند داشت. ساکت پيشنهاد مي کند: دولت و نهادهايي که مرتبط با موسيقي عمل مي کنند، بايد کمک هايي را نيز به فعالان اين حوزه اختصاص دهند، همان طور که چنين بودجه هايي در قانون هم براي کمک به فعاليت هاي فرهنگي پيش بيني شده است. در حالي که همين آموزشگاه ها يکي از مراکزي هستند که موجب گسترش و معرفي هنر والاي ايراني خواهند بود. مرتضي مبکي جانشين مديريت آموزشگاه موسيقي پويش نيز از کمبود امکانات براي فعاليت هاي موسيقايي گله مي کند: ما در بخش زيرساخت هاي مربوط به فعاليت هاي فرهنگي وهنري کمبود داريم. يکي از همين بسترها امکانات مناسب آموزشي است. شما فکر کنيد علاوه بر اينکه بسياري از آموزشگاه هاي موسيقي براي تدريس هنر مناسب نيستند، هنرجوياني که به تازگي نواختن يک ساز را آغاز کرده اند نيز، محل مناسبي براي ارائه آن ندارند. بسياري از نهادها يا موسسات دولتي يا نيمه دولتي، از امکاناتي همچون سالن مناسب بهره مي برند که سالهاست خاک مي خورد که مي توانند آنها را با اجاره بهاي کمتر در اختيار آموزشگاه ها وحتي گروه هاي موسيقي قرار دهند، تا در آنجا تمرين کرده و کارهاي خودشان را ارائه دهند. اين فعال حوزه موسيقي همچنين يکي ديگر از کمبودهاي اين حوزه را نبود امکان رقابت ميان آموزشگاه هاي موسيقي مي داند: فضاي سالم رقابتي ميان آموزشگاه هاي موسيقي يکي از عواملي است که منجر به افزايش کيفيت آموزش موسيقي در کشور مي شود، اما منتاسفانه شرايط و امکانات مناسب براي چنين رقابتي وجود ندارد و اصولا معيارهاي مشخص و مناسبي هم براي آن تعريف نشده است.

    نحوه بازار یابی و تبلیغات طرح

    بازار يابي در كسب و كار امروز يك امر ضروري است ودر مو قعيت ساز مانها نقش اساسي ايفا مي كند.بازاريابي به فروش از طريق ويزيتوري يا تهيه آگهي هاي تبليغاتي محدود نمي شود و مفهوم بسيار جامع تري دارد و به همين دليل گفته مي شود تفكر بازار يابي بايد در كليه ي بخش ها و فرايند هاي سازماني نفوذ كند و مورد توجه قرار گيرد.خلق نام تجاري مناسب ، تبليغات مناسب ، توجه به تغير دائم در نيازها ودر نهايت بهره گيري ازفناوري روز از الزامات اساسي است.بازاريابي نتيجه ناگزيرو دوري ناپذير وضروري سرمايه داري است.البته اين بدان معنا نيست كه بازاريابي تنها به كشورهاي داراي نظام سرمايه داري محدود مي شود ، تكنيك هاي بازاريابي در تمام نظامهاي سياسي و بسياري از جنبه هاي زندگي كاربرد دارد.

    بازار يابي :

    بازاريابي اثر بخش به عـنوان ساختن چيـزي كه بتواند بفروشد و نه فروش آنچه كه مي توانيد بسازيد تعبيـر مي شود.

    سازمانهايي كه آنجه را كه توليد مي كنند مي فروشند محصول مدار هستند يعني ابتدا محصول را توليد مي كنند و سپس بـراي محصولات خود به دنـبـال مـشـتـري هـسـتـنـد و به بازار يابي بعـنوان وسـيله اي براي ترغيب مشتـريان به خـريــد مي نگرند. موفق ترين سازمانها آنهايي هستند كه آنجه را كه مي توانند بفروشند توليد مي كنند ، آنها مشتري مدار هستند يعني در پاسخ به نيازهاي مشتري محصولات و خدمات خود را عـرضه مي كنند.در نتيجه بازاريابي را مي توان ، به عنوان فعاليتي لازم براي تطبيق كالاها با نيازها و خواسته هاي بازار تعريف كرد و بازاريابي فعاليت هايي چون برنامه ريزي و قيمت گذاري و توزيع تبليغات و معرفي محصولات را شامل مي شود.

    شر كتها در زمينه بازار يابي سه دسته اند :

    1) شركت هاي پيشرو

    2) شركت هاي پيرو

    3) شركت هاي ايستا

    تبلیغات موسیقی

    هر بار که رادیو و تلویزیون را روشن می کنیم، با انبوهی از پیام های بازرگانی روبه رو می شویم که گاه چنان استادانه طراحی شده اند که به سرعت ما را تحت تأثیر قرار می دهند.

    هر بار که رادیو و تلویزیون را روشن می کنیم، با انبوهی از پیام های بازرگانی روبه رو می شویم که گاه چنان استادانه طراحی شده اند که به سرعت ما را تحت تأثیر قرار می دهند.

    این پیام‌ها حتی اگر یک تبلیغ ساده باشند هم، با جادوی رسانه قدرتمندی چون تلویزیون، تولید کنندگان رابه هدفشان می رسانند و مخاطب را به همان سمتی سوق می دهند که برایشان تعریف شده است.

    روزنامه ها را ورق می زنیم که بازهم پر از تبلیغات محصولات مختلف مصرفی، تجاری و به ندرت فرهنگی است. در بزرگراه ها و خیابان ها بیلبوردهای تبلیغاتی را می بینیم که یک کالا، فیلم سینمایی، آموزشگاه، مدرسه و ...را معرفی می کنند، اما در بین این تبلیغات صدا و سیما، روزنامه ها و بیلبوردها به ندرت می توان تبلیغ یک کتاب، آلبوم موسیقی یا کنسرت را پیدا کرد. حتی در روزنامه ها هم بارها درباره فیلم های سینمایی روی پرده، تئاترهای روی صحنه و کتاب های روی پیشخوان، مطلب نوشته می شود تا مخاطبان را بیشتر با اتفاقات فرهنگی جاری آشنا کرده و آنها را به دیدن این آثار ترغیب کنند.

    این درحالی است که معمولا هر نقد و تفسیر در جریان پخش این آثار نوشته و منتشر می شوند و تا حدودی فرصت استفاده از آن را در روزهای بعد به مخاطب می دهند. اما گروه های موسیقی فقط دو یا سه روز اجرا دارند و فرصتی برای ترغیب مخاطب به وسیله نقد و گفت‌و‌گو با عوامل آنها نیست.

    از طرفی معمولا رسانه های گروهی از معرفی یک آلبوم موسیقی یا نقد آن خودداری می کنند و تنها راه ورود این آثار به جعبه جادویی یا رسانه های چاپی پرتیراژ، تبلیغات و صرف هزینه‌های زیاد است.

    شاید مهمترین عامل بازدارنده تبلیغات، مسئله سرمایه گذار و پیدا کردن یک به اصطلاح از خود گذشته(!) است که حاضر باشد برای کنسرت گروه های موسیقی و خواننده های نه چندان معروف تبلیغ کند. این درحالی است که محصولات فرهنگی و به ویژه آلبوم ها و کتاب های موسیقی، بیش از سایر کالاها نیاز به معرفی دارند. چون مانند خوراک و پوشاک، کالای ضروری و مورد نیاز روزانه مردم محسوب نمی‌شوند. در حقیقت تبلیغ این محصولات همچون فلشی است که مخاطب رابه سوی یکی دیگر از نیازهایش که شنیدن موسیقی است، هدایت می کند. این فلش تنها از سوی یک اسپانسر خوب، جهت دار می شود. سرمایه گذاران نیز حق دارند از بازگشت سرمایه شان مطمئن باشند و اسپانسر برنامه هایی شوند که به درآمدزا بودن آن مطمئن باشند. خب این اعتماد و اطمینان خاطرمعمولا در کنسرت‌ها وجود ندارد. به غیر از کنسرت کسانی مثل شجریان و لطفی یا گروه های پاپ که همیشه مورد استقبال مردم قرار گرفته است. نمونه یکی از بهترین تبلیغات موسیقی امسال در مورد کنسرت محمدرضا لطفی اتفاق افتاد. اگرچه حضورش در تلویزیون درست یک یا دو شب مانده به کنسرت چندان تبلیغ محسوب نمی شد اما همین هم فرصتی است برای ارتباط با مخاطب که برای سایر موسیقیدانان و آهنگسازان درجریان کنسرت هایشان اتفاق نیفتاده است. به غیر از این گفت و گوی تلویزیونی با مباحث کلی‌که به کنسرت هم ربط نداشت؛ تبلیغات خیابانی هم، به کنسرت لطفی رونق دادند. حال آیا اسپانسری هست که از گروه های جوان و خوانندگان و آهنگسازانی که کارشان هم خوب است اما شهرت چندانی ندارند و می خواهند بدون تن دادن به خواسته های ارزان عده ای، کار خوب ارائه دهند، حمایت کند؟

    همان‌طور که تنها راه آشتی دادن مردم با موسیقی و کنسرت تبلیغ و معرفی است، به نظر می رسد تنها راه این معرفی و تبلیغ هم حمایت دستگاه های دولتی مانند معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی، مرکز موسیقی حوزه هنری‌، نشریات و مهمتر از همه صدا و سیماست که در غیاب سرمایه گذار، مسئولیت تبلیغات برای چنین برنامه هایی را به عهده بگیرند.

    فعالیت های این آموزشگاه عبارتند از:

    1- روش نوین آموزش موسیقی به کودکان6 الی 12 ساله در کوتاهترین مدت توسط مجرب ترین اساتید در سطخ کرج.

    2- مجهزترین و کاملترین مجموعه سازها و وسایل کمک آموزشی برای کودکان.

    3- تشکیل گروههای کر و ارکستر کودکان و نوجوانان برای اولین بار در کرج.

    4- استفاده از اساتید مجرب و با سابقه کشور و مدرسین دانشگاه هنر.

    5- تنها مرکز غیر دولتی فعالیت گروه کر فارابی(کر دانشگاه هنر) در استان تهران.

    6- برگزاری دوره های تخصصی جهت متقاضیان کنکور موسیقی.

    7- آموزش کلیه سازهای کلاسیک و سنتی و آواز

    موسيقي در خدمت آموزش

    در چند دهه گذشته در زمينه رشد كودك، مراحل آن و اين كه كودك در هر مرحله چگونه مي انديشد، چگونه ياد مي گيرد و...، پژوهش هاي وسيعي انجام شده است.    سودابه سالم يكي از مدرسان و محققان موسيقي كودك است كه بتازگي جلد دوم كتاب <بخوان با من، بساز با من» را منتشر كرده است. وي اركستر موسيقي ايران زمين را در تاريخ هاي 8 و 15 آذر امسال به صحنه برد و در آخرين روز جشنواره موسيقي فجر هم اجرا داشت.سالم كه در كنسرت قبلي خود آثاري از ابوالحسن صبا را با همين اركستر اجرا كرد، اين بار بازي هاي ايران را به صحنه برد تا فرهنگ مادرمحوري را در ايران زمين بازگو كند. پاي صحبتش نشسته ايم.  با توجه به اين كه براي آموزش و پرورش كودكان ابزارها و شيوه هاي بسياري وجود دارد، چرا شما روي آموزش موسيقي به كودكان تاكيد بيشتري داريد؟

    به اين دليل كه دوران كودكي پيوندي ناگسستني با موسيقي دارد و در تمام فرهنگ ها كودكان را با موسيقي پرورش مي دهند. از هفته بيستم بارداري حس شنوايي در جنين به وجود مي آيد و شيوه هاي مدرن آموزشي، آموزش موسيقي را از همين زمان آغاز مي كنند. از سوي ديگر، در فرهنگ ما، مثلادر لرستان براي زنان باردار شاهنامه مي خوانند يا در سيستان و بلوچستان ترانه هاي خاصي براي دوران بارداري وجود دارد. ما ترانه هاي بسياري در ادبيات غني خود ويژه كودكان داشته ايم كه نسل ها، مادران براي فرزندانشان خوانده اند، اما آيا در دنياي امروز كه مادران كودكان خود را به مهدهاي كودك مي سپارند،اين ترانه ها را مربيان براي بچه ها مي خوانند؟! من به عنوان كسي كه سال ها در اين زمينه فعاليت و بررسي كرده ام، برعناصر موسيقايي كه ميان مادر و فرزند وجود دارد، تاكيد دارم و از اين تكنيك بسيار الهام گرفتهام. عناصري كه ما امروزه به دليل اين كه مي كوشيم مدرنيته را از غرب تقليد كنيم، آنها را كهنه و عقب افتاده مي پنداريم و در نتيجه از آن غفلت كرده ايم. نتيجه اين غفلت، آشفتگي و گسستي است كه ما در تربيت نسل هاي بعد با آن مواجه مي شويم.

    با توجه به اين صحبت شما،موسيقي چه نقشي بر تعليم و تربيت كودك، منظم و اجتماعي شدنش مي تواند داشته باشد؟

    هنگامي كه به تاريخ بشر نگاه مي كنيم، همراهي موسيقي را با بشر در اين مسير به وضوح مي بينيم؛بشر هرگاه خواست مانند ارتش انضباط داشته باشد، موسيقي در كنارش بوده يا در ديگر موقعيت هاي زندگي اعم از غم، شادي و... از موسيقي بهره برده است. بنابراين موسيقي قطعا اين قدرت را دارد كه در آموزش كودك نظم، اجتماعي شدن و ساير موارد را بگنجاند و چه ابزاري بهتر از موسيقي؟! همه كساني كه با كودك سر و كار دارند، مي دانند كه يك موسيقي پرتحرك چگونه به كودك تحرك و نشاط مي دهد. تاثير آموزش موسيقي به كودك ابعاد بسيار وسيعي در رشد كودك از جنبه هاي اجتماعي، كلامي، عاطفي، حركتي و رشد شناختي دارد. متاسفانه در كشور ما موسيقي يك چيز لوكس و فانتزي به شمار مي آيد؛ در حالي كه موسيقي بخشي از تعليم و تربيت است و علاوه بر آن، در كشور ما متوليان امور فرهنگ و هنر اهميت چنداني به آموزش موسيقي نمي دهند.

    با توجه به اين كه كودكان در رفتار و گفتار با بزرگ ترها بسيار متفاوتند،شما براي آموزش كودكان چگونه با آنها ارتباط برقرار مي كنيد؟

    در حقيقت من نمي توانم در اينجا و در اين فرصت مختصر تمام تكنيك خودم را توضيح دهم، فقط مي توانم كليتي از آن را بيان كنم. در واقع بيشترين تلاش من در ابتداي كار اين است كه كودك با موسيقي ارتباط برقرار كند و آن را در زندگي روزمره خود كشف كند. توجه كودك در ابتدا به صداهاي گوناگون جلب مي شود و در اينجاست كه بايد به او فرصت دهيم تا بتواند ويژگي هاي آنها مانند تندي و كندي، بلندي و آهستگي، زيري و بمي را كشف كند. سپس براي او قطعات موسيقي گوناگون مي گذاريم تا بتواند اين ويژگي ها را به قطعات موسيقي كه مي شنود تعميم دهد. ضمن اين كه اين گوش كردن بايد با حركت همراه باشد. كودك بايد همراه با اين موسيقي ها راه برود، بدود، بپرد و از اين طريق هيجاناتش را تخليه كند و به آرامش برسد.ما اين آرامش را به كمك شنيدن موسيقي و انجام حركات به وجود مي آوريم و در نهايت وي آمادگي پيدا مي كند تا با مربي اش آهنگي را بخواند.

    در آموزش موسيقي به كودكان ،چه نكاتي را در نظر مي گيريد؟

    ما به عنوان مربي به كودك كمك مي كنيم تا روابط ميان پديده ها را بفهمد و دريابد كاركرد دنياي پيرامونش چگونه است. او مهارت هاي زندگي را پيدا مي كند و دست هايش تواناتر و ديد چشم هايش قوي تر مي شود و در نهايت تمام حواس او حساس تر مي شود وكمك به رشد همه جانبه هوش مي شود. هر مربي كه پيش من كار مي كند، هم بايد به ويژگي هاي جسمي و ذهني كودك آگاه باشد و همچنين بتواند كلاس را با مطرح كردن شعرها، ترانه ها، داستان ها، موسيقي هاي محلي و حتي موسيقي ملل اداره كند. مربي بايد خلاق باشد و بتواند كلاس را بدون تدريس مستقيم طراحي كرده و كودك را با الفباي موسيقي آشنا كند. به اين ترتيب، هر كلاس با توجه به اين كه چه گروه از كودكان و با چه ويژگي هايي در آن شركت دارند، تكرار شدني نيست و بنابر اين هر كلاس خود تبديل به يك اثر هنري مي شود. خود مربي بايد از كلاسش لذت ببرد و به بچه ها نيز اين لذت يادگيري را منتقل كند. براي اين كار بايد مربي كودك درون قوي داشته باشد و فرصت كودكي كردن را به كودكان بدهد. در همين كلاس، مربي مي تواند حس آرامش را ايجاد كرده و يك كلاس خلاق و خوب را براساس عناصر فرهنگ ملي و جهاني طراحي كند. مربي بايد بتواند حتما كودكي و ويژگي هاي اين دوران را به خوبي درك كند.

    شما موسيقي را جزئي از ادبيات مي دانيد و ادبيات را نيز جزئي از موسيقي. مايلم بدانم كه اين پيوند چگونه صورت مي گيرد؟

    ما داراي ابزاري بسيار غني هستيم كه آنها را با عنوان فرهنگ شفاهي مي شناسيم. بخش مهم اين فرهنگ شفاهي ويژه كودكان است كه ما آنها را تنها از ديدگاه ادبي بررسي كرديم. در حالي كه به نظر من همه تكنيك هايي كه براي كودكان به كار مي رود تركيبي از موسيقي، ادبيات، نمايش و... است و نمي توان آن را تنها از يك بعد نگاه كرد. وقتي كه ما در بحث ادبيات كودك براي كودكان قصه مي گوييم و شعر مي خوانيم، از موسيقي كمك مي گيريم. در دوران كودكي نمايش، موسيقي و ساير هنرهايي از اين دست درهم تنيده بوده و خلاقيت مادر هم در اين بوده كه به اين زيبايي توانسته است با طراحي متل ها، درك كودك را از موسيقي و زبان بالاتر ببرد و با حركاتي كه انجام مي دهد،بر توانايي حسي و حركتي اش بيفزايد.

    در مسير آموزش آيا از ترانه ها هم كمك گرفته مي شود، اينها چه نقشي در اين آموزش دارند؟

  • فهرست و منابع دانلود پروژه کارآفرینی آموزشگاه موسیقی

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

نمونه فایل آماده برای برآورد سرمایه لازم احداث کارخانه دانلود پروژه کارآفرینی آموزشگاه موسیقی, ارائه طرح کارآفرینی با موضوع دانلود پروژه کارآفرینی آموزشگاه موسیقی, پروژه کارآفرینی درباره دانلود پروژه کارآفرینی آموزشگاه موسیقی, نمونه طرح کسب و کار دانلود پروژه کارآفرینی آموزشگاه موسیقی, جدول هزینه راه اندازی مرتبط با دانلود پروژه کارآفرینی آموزشگاه موسیقی, Business plan با موضوع دانلود پروژه کارآفرینی آموزشگاه موسیقی
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت