فرآیند ایجاد یک طرح کسب و کار جدید را کارآفرینی گویند.حالا خواه این طرح در هر زمینه باشد. کشاورزی, صنعت و خدماتی و غیره. کارآفرینی به ایجاد فرصت های شغلی برای افراد جامعه را گویند.
در کارآفرینی یک فرد با یک ایده جدید می خواهد زمینه ای را برای کسب و کار خود یا دیگران راه اندازی کند. البته یک کارآفرین موفق کسی است که طرحی بدهد که جدید باشد و از نظر علمی و عملی صحیح و مورد قبول باشد.
کارآفرینان امروزی با طرحهای جدید و تازه چنان رقابتی به وجود آورده اند که اگر یکی کمی در کارش خلاقیت نداشته باشد حتماً از میدان رقابت کنار خواهد رفت.
در کارآفرینی چه در زمینه کشاورزی و یا در صنعت و یا هر نوع فعالیتی نیاز به تفکر و ایده جدید می باشد. که یک کارآفرین خوب و موفق یکی از صفاتش نوآوری است. تازگی در کارآفرینی خیلی مهم و موفق باشد. اگر ما در صحنه ای یک ایده یا چیزی را که عملی باشد ارائه دهیم حتماً ما یک کارآفرین نمونه خواهیم شد.
مشخصات کارآفرین:
نیاز به توفیق کارآفرین همیشه تمایل دارد کارش درحد استانداردهای عالی باشد تا همیشه در ضمیته فعالیتش موفق باشد. کارافرین با ایجاد طرحهای جدید در زمینه فعالیت خود می تواند راندمان کار و صرفه جویی و... بکند.
استقلال طلبی:
استقلال به معنای واقعی روی پای خود ایستادن است. به عبارت دیگر آقای خود بودن نیاز نداشتن به دیگران و مستقل بودن است.
امروزه در جامعه کارهای وجود دارد که باید مثل کارمند کار کنی. یعنی سرساعت بری و سرساعت برگردی. ولی با یک طرح مفید و جامع می توان کاری را فراهم کرد که خودمان تولید کرد. استقلال طلبی یکی از ویژگی های تقریباً همه افراد است. هر کس دوست دارد تولید کننده باشد ولی متأسفانه یا شرایط ندارد یا در بخشی مجبور به کار هستند. کارهای تولید نیاز به سرمایه اولیه و پشتکار فراوان می باشد. که 5% شاید این شرایط را دارا نباشند.
وابسته بودن یک نوع تکیه گاه است ولی اگر زمانی آن تکیه گاه از بین رفت چه باید کرد. از این نظر می توان به کارهای خود متکیa استفیال کرد. ولی باید توجه داشت که این گونه کارها از برنامه ریزی خوب و حساب شده برخوردار باشد تا موقعی به شکست نخورد.
خلاقیت:
ایجاد یک طرح جدید, توانایی خلق محصولات نو و جدید و بازار پسند یکی از صفات کارآفرین است که باید همواره به آن توجه داشته باشد.
اگر کارآفرین در ابتدای کار یک طرح جدید را بدهد و یک زمان طولانی از ان استفاده کند مطمئناً موفقیت زیادی را در انتها کسب نخواهد کرد.
باید همگام و همراه با علم روز و تکنیک جدید حرکت کند و از ایده های جدید استقبال کند. کارآفرینان همواره به دنبال ایده جدید و مناسب و عملی هستند.
b. دیگر ازویژگیهای کارآفری«ان می توان به تحمل ابهام اشاره کرد. بعینه با ایهام روبه رو شوند و آنرا با موفقیت شکست دهند.سؤالات توهم کننده مانند آیا من در این صحنه موفق می شوم. اگر شکست خوردم چه می شود و سؤالاتی از این نظر که باید با آن کنار بیایند.
در طرح پیشنهادی که من آن را ارائه داده ام طرح کشاورزی و کاشت خربزه است., مثلاً ما اگر در ابتدای کار این تصور را داشته باشیم که خربزه ما محصول خوبی نخواهد داشت مطمئناً محصول خوبی نخواهیم داشت. یا مثلاً بگوییم که بازار خراب خواهد شد. آفات بر محصول غلبه خواهند کرد. علفهای هرز و شرایط اکولوژیکی نامناسب مانع رشد مطلوب خواهند شد و سؤالاتی مانند اینها.
مثلاً ما باید یک طرح جدید و یک ایده جدید بدهیم. مثلاً زمان سمپاشی را با مزارع کناردستی تنظیم کنیم که خود در کاهش آفات نقش مهمی خواهد داشت. یا اینکه برای دفع علفهای هرز قبل از اینکه به بذر بروند آنها را منهدم کنیم. و طرحهایی از این قبیل که می توانند موفقیت ما را بالا ببرند.
مفاهیم کارآفرینی
اصطلاحات و کلماتی در کارآفرینی وجود دارد که ما از بعضی از آنها استفاده می کنیم تا در کارمان موفق شویم.
ابتکار:فرآیند ایجاد هر چیز جدید که از قبل وجود نداشته است.
به عنوان مثال در طرح خودم استفاده از کود های مایع و استفاده به صورت محلول پاشی, که این کار خود باعث جلوگیری از هدر رفتن کود و مانع از ته نشین شدن آن در خاک و جذب سریع ان به وسیله برگها و سرسبزی آنها و شادابی که صددرصد در رشدشان تأثیر دارد. بعلاوه مانع از رسیدن کود به علف هرز خواهد شده و موجب قدر گیآه و در نتیجه غلبه آن بر علف هرز, بیماری و آفت خواهد بود.
یا ابتکار سیستم آبیاری بارانی که مزایا زیادی خواهد داشت.
در مصرف آب صرفه جویی خواهد شد – جلوگیری از رشد علف هرز – استفاده صحیح از زمین – جوی ها بخش اعظمی از زمین را اشغال می کنند – بالا بردن سطح زیر کشت – صرفه جویی در مخارج در دراز مدت.
خلاقیت: ایجاد هر چیز با ارزش و جدید : مثل ترفندهای جدید که برای مبارزه با علف هرز استفاده می شود . کشیدن پلاستیک و یا نایلون بر روی زمین و جوی ها برای جلوگیری از رشد علف هرز, جلوگیری از تبخیر آب, پیش رس نمودن محصول, کوتاه نمودن دوره رشد گیاه.
این ایده قبلاً وجود نداشته . بلکه به شکل یک ایده درآمده و به صورت عملی درآمده و امروزه در سطح وسیع در مزارع خربزه استفاده می شود.
یا یک مثال کوچک و ریز, می توان به استفاده از کاه و کلش در جوی ها برای یکنواخت کردن حرکت آب در داخل جوی استفاده کرد. این کار گرچه خیلی ساده و پیش پا افتاده به نظر می رسد ولی بصورت عملی ثابت شده که اگر سرعت آب در داخل جویها زیاد باشد. اولاً عمق نفوذ آن کاهش می یابد و مهمتر اینکه باعث فرسایش خاک خواهد شد. و نیاز نخواهد بود که درهر دفعه آبیاری تمام جوی ها را کنترل نمود.
و دیگر ایده جدید می توان به استفاده پلاستیک در فواصل معینی در مزرعه در جوی ها استفاده نمود. که خود باعث کنترل بهترآب و جلوگیری از فرسایش خاک خواهند شد. این کار باعث تراز شدن سطح پائین و بالا خواهد شد.
یکی دیگر از کارهای جدید می توان به خاکدهی محصول اشاره نمود که خود چندین مزیت دارد. اول آنکه باعث رشد گیاه به یک سمت و جلوگیری از منشعب شدن زیاد بوته خربزه خواهد شد. و دوم اینکه باعث استقرار محکم آن در خاک می شود . بوته جوان در ابتدا استحکام خوبی ندارد و با این کار شما آن را محکم می نمائید.
يکي ديگر از کارهای جديد می توان به خاکدهی محصول اشاره نمود که خود چندين مزيت دارد. اول آنکه باعث رشد گياه به يک سمت و جلوگيري از منشعب شدن زياد بوته خربزه خواهد شد. و دوم اينکه باعث استقرار محکم آن در خاک می شود . بوته جوان در ابتدا استحکام خوبی ندارد و با اين کار شما آن را محکم می نمائيد.
در کل اين ايده ها و شايد بعضی از آنها شايد خيلي پا افتاده وس طحی باشند ولی اگر به صورت عملی به آنها نگاه کنيم می بينيم که در سطح اينها جواب خوبی می دهند. اين ايده ها زياد هستند که ما به آنها اشاره خواهيم کرد.
نوآوری ها بسته به ارزشس که به مشتريان داده می شود تقسيم بندی می شود:
1-نوآوری مبتنی بر بازار : مانند ايجاد محصولی که طبق بازار باشد.
در بخش طرح ها می توان به ايده اکتفا کرد که بازار محصولات خوب و با ارزش را می خواهد. مثلاً در موقعی که فصل خربزه نيست. وجود خربزهدر بازار يک حرکت جديد است.که می توان به کاشت آن در گلخانه يا کشت زود هنگام آن اشاره نمود. با اين کار محصول ما موقعی به بازار می رود که هنوز رقيب نداريم با اين کار تمام مشتريان به سوي ما جلب می شوند. که رضايت مشتری را در پی خواهد داشت و اين سبب می شوند مشتريان از محصولات بعدی ما استقبال کنند, و ديگر می توان به شناسايي مکانهايي جديد برای فروش محصول استفاده کرد.مثل ايجاد کارخانه های توليذ آب خربزه که با استفاده از آن می توان خربزه را مانند ديگر محصولات آب آن را گرفت و به بازار عرضه کرد. با اين کار افرادی که تمايل به خربزه ندارند ولی خواص آنرا می دانند از آبميوه آن استفاده می کنند. به علاوه شما يک طرح جديد را داده ايد , و مي توانيد از آن نيز استفاده کنيد.
يا می توان به خشک کردن اين محصول اشاره نمود که هم اکنون رواج هم دارد. با اين کار شما ميوه را با شرايط خاص خشک نموده و از خشک شده آن استفاده نماييد. يا در فصولی که خربزه وجود ندارد آن را مصرف نموده .
- ايده جديد اينکه خربزه را بصورت بسته بندی درآورده و آنرا به بازار عرضه نمائيد.که اين کار هنوز به بازار عرضه نشده است. اين کار مزاياي زيادی دارد که به آن اشاره خواهيم نمود. اول اينکه با اين کار يک سری افراد مشغول به کار می شوند و دوم اينکه با اين کار بهداشت را رعايت نموده و مثلاً در موقع حمل و نقل محصول محافظ بماندو از دسترس عوامل بيماريزا دور خواهد بود.
وديگر مي توان به رضايت مشتری اشاره نمود. مشتريان خاصي می خواهند خريد آنها در بسته های جذاب و شيک باشد. . ديگر می توان به جلوگيري از صدمه ديدن و اتلاف آن در موقع حمل و نقل و جابجايي اشاره نمود.
ايده جديد ديگر می توان به شکل دادن محصول اشاره نمود که امروزه آزمايشات عمل آنرا ثابت کرده است. همان طور که می دانيد خربزه به طور طبيعی شکل خاص هندسی ندارد. که اين کار سهولت جابجائي را مشکل نموده اگر شکل خاصی می داشت اگر آن را در ابتدا رشد درون غالبهايي خاص گذاشت به همان صورت غالب شکل خواهد گرفت. مثلاً وجود يک خربزه به شکل مستطيل برای ما غير عادی و يا در مواقعی غيرواقعی است. ولی با اين کار می توان سهولت آن را در جابجائي, سهولت در جای اشغالی و سهولت در بسته بندی را انجام داد. ميزان رضايت مشتری با اين کار افزايش خواهد يافت. خربزه شکل مربع باعث بازار پر رونق و سهولت در استفاده است. تبليغات با اين روش زياد می شود.
2-نوآوری مبتنی بر محصول:
بعضی نوآوری بر مبنی خصوصيات محصول باشد با اين روش بايد ب رخصوصيات خود محصول کار شود. مانند کاهش استفاده از مواد شيميايط در مزارع که خود اثر مستقيمي بر روی شرايط محصول دارد. با اين کار شما رضايت مشتری را از محصول خود بيشتر می نمائيد. يکي ديگر از کارهايي که می توان انجام داد استفاده از ارقام جديد است. مثل خربزه مشهدی که رقمی است مقاوم به ضربه و به رنگ قرمز و يا خربزه رسمی که شيرين و خوشمزه می باشد.
اين گونه تکنيک ها در کشاورزي زياد بوده که ما به چند نمونه از آنها اشاره نموديم. با اجرا چنين تکنيک هايي درصد موفقيت خود را بالا برده و گوی رغبت را نيز برنده می شويم.
3-نوآوری مبتنی بر فرآيند:مانند تغيير فرآيند توليد از کاربر با سرمابر يا تغيير مراحل توليد- فروش و انبارداری
اين گونه تغييرات به غير از مواردی که اشاره خواهيم نمود زياد در کارمان تأثير نخواهد داشت. شما اگر بتوانيد در مراحل توليد يک تغيير انجام دهيد شايد ميتوان درصد خاصی از هزينه ها را پايين آورد. مثلاً اگر بتوانيد وجين و سمپاشی را باهم انجام دهيد در هزينه توليد صرفه جويي کرده ايد. و يا اگر بتوانيد از اصول بيولوژيکی برای کنترل آفات استفاده کنيد بهتر است.
4-نوآوری سازمانی
مانند نوآوری در مديريت واحدها, نوآوری مربوط به پرسنل , نوآوری در فرهنگ سازمان, ساختار سازمان, يا امور مالی : اين گونه نوآوری در کار توليد دخالتی ندارد, بلکه امور مربوط به آن را متشکل می شود. مثلاً اگر کارگری داشته باشيد او کار خود را انجام می دهد. برای او نفعی ندارد که کار شما خراب شود. ولی اگر شما بجای دستمزد درصدی از توليد شريک کنيد قطعاً ديگر مثل سابق نيست. بلکه با اين کار خود را صاحب دانسته و فعاليت سعی خود را در پيشرفت کار می کند و می داند اگر ضرری محصول بخورد بلکه به او ضرر خورده است.
در کشاورزی نوآوری های زيادی تا بحال به وجود آمده است. که ما به چندين نمونه از آنها تا بحال اشاره نموديم. بعضی از آنها اول به صورت يک تفکر, و پيشنهاد واحدهای کوچک بوده اند ولی در سطوح بزرگ امروزه کاربرد دارند. کشاورزي امروزه موفق است که همواره از تکنيک ها و نوآوری های جديد استفاده نمايد. کاهش در هزينه های توليد خود يک نوع از نوآوری است. اگر ساده به نظر می رسد ولی خيلي مهم است که شما در کار خود از اين تکنيک ها استفاده نماييد.
چرخه عمر نوآوری
از لحظه تصور يک نو آوری تا لحظه ای که نوآوری نو بودن خود را از دست می دهد و مشتريان آن را ترک می کنند چرخه عمر نوآوری ناميده می شود.
يا بصورت ديگر از زمانی که اين ايده به ذهن شما می آيد و شما آنرا عمل می کنيد و تا زماني که می بينيد ديگر کاربردی ندارد و سود چندانی برای شما نمی کند را چرخه عمر نوآوری می گويند. مثلاً در کشاورزي ما يک ايده را اجرا می کنيم و در ابتدا بايد هزينه ای را متحول شويم که اين کار سودی در ابتدا ندارد ولی سپس کار شما بازده خود را نمايان می کند و شما می توانيد از سود آن بهره ببريد.اين يک زمان خاصی دارد که به آن چرخه عمر نوآوری می گويند. و بعد ازآن رفته رفته از سود و بازدهی آن کاسته می شود. نوآوری موفق است که چرخه عمر آن زياد باشد يعنی در مدت زيادی از آن استفاده شود.اگر چه بعد از مدتی از آن استفاده می شود ولی سود زمان اول خود را هرگز نمی دهد. طرحی موفق است که تا آخر بيشترين بازده را بدهد. اين بدان معنا نيست که طرحهايي که در آخر کار بازده خوبی ندارند موفق نيستند بلکه يعنی چرخه عمر آنها زياد نبوده.
مثلاً در کاشت خربزه طرح پيشنهادی ما استفاده از نايلون يا پلاستيک در کاشت است. با اين کار شما چندين هدف داريد. اول آنکه شما محصول را پيش رس مي کنيد يعنی زمانی خربزه را وارد بازار می کنيد که مشتريان حاضرند هر مبلغی را برای آن بدهند.
و دوم آنکه شما با علفهای هرز مبارزه می کنيد. علفهای هرز خسارت شديدي به ما می زند. با اين کار به غير از خربزه که بوته آن بيرون پلاستيک است تمام گياهان زير پلاستيک خفه می شوند, و از بين خواهند رفت.
اين کار در ابتدا هزينه نسبتاً سنگيني بر دوش ما می گذارد , خريد پلاستيک. جابجايي آن. پوشيدن سطح مزرعه اينجا هزينه گزافی در پس خواهد داشت.
در پي اين هزينه گزاف تا قبل از مراحل توليد و برداشت هيچ گونه سودی عايد ما نخواهد شد. بلکه ما بايد هزينه های ديگری را نيز متحول شويم. ولی می بينيم با اين کار محصول ما پيش رس خواهد شد. يعنی زمانيکه هنوز خربزه به بازار نيامده است ما محصول خود را روانه بازار می کنيم. با اين کار ما هزينه هايي را که صرف مبارزه با علفهای هرز می نمائيم به صفر می رسانيم. يعنی در کاشت خربزه زير پلاستيکی ما هيچ گونه هزينه ای را برای مبارزه با علف هرز صرف نمی نماييم. بعلاوه عملکردها افزايش خواهد يافت.
اينها نکات مثبت طرح ماهستند ولی هنگام برداشت اول و بعد از آن به دليل اينکه پلاستيک ها گرمی بيش از حدی دارند گياه را دچار تنش می کنند. که بايد قسمتهايي را برای عبور هوا انجام دهيم. بعلاوه در اثر تابش نور خورشيد قسمتهايي از آن پاره خواهد شد و از بين می رود که شايد علف هرز از ناحيه رشد کند. از اين زمان به بعد ديگر پلاستيک نقش زيادی بر روی محصول و جنبه هاي آن نخواهد داشت. يعنی بازده آن بسيار پايين است. يعنی زمان چرخه نوآوری ما پائين آمده است. ولی اين پائين بودن بدان معنا نيست که اين طرح يا نوآوری ما بدرد بخور نيست, بلکه عمر آن به پايان رسيده است. برای اين کار جدولی يا يک نمودار ما رسم می کنيم تا بهتر شاهد چرخه عمر نوآوری باشيم.
همان طور که مي بينيد ما در ابتدا نقدينگي افزايش نداريم بلکه بعد از مدتی نقدينگي روبه کاهش است . T0 _ T1 _ T2 اين کاهش ادامه دارد T5. بعد از مدت زماني نقدينگي افزايش می يابد تا حد خاصی T4. که اين افزايش زمان خاصی می برد . که از اين زمان بازده طرح ما مشخص می شود. مثلاً در ابتدا کاشت ما بايد پلاستيک بخريم آنرا در مزرعه پخش کنيم که هزينه زيادی دارد. T0 تا T2 . بعد هيچگونه ما برداشت نداريم. تا اينکه ما هيچگونه هزينه ای را برای دفع علف هرز نمی دهيم و عملکرد ما افزايش می يابد و محصول ما پيش رس می شود و ميزان نقدينگی ما در کل افزايش مي يابد . T7 تا T5 ولی بعد از مدتی ما متوجه می شويم ديگر پلاستيک ها اثر جدی بر روی محصول ما ندارند.T7
در اين زمان ما مي گوييم چرخه عمر نوآوری به پايان رسيده است.
سطوح نوآوری
نوآوری ها براساس نوع طرح, موفقيت اختراع به 5 سطح تقسيم می شوند که با هم فرق دارند . سطح اول از اين چند پيشنهاد انتخاب می شود. مثلاً افزايش فاصله بوته با جوی آب. استفاده از پلاستيک در مزارع برای آبياری از نوع سطح دوم است . ازنوع سطح سوم مي توان از سيستم آبياری قطره ای اشاره نمود. و در سطوح چهارم استفاده از اشعه مادون قرمز برای دفه آفات . و در سطوح پنجم کشت خربزه به صورت هيدرويونيک است. که کمتر مورد استفاده قرار ميگيرد. اين سطح خارج علم زمان خود است و آينده را نشانه گرفته است.
فرآيند حل مسأله خلاق
برای ايجاد يک کسب و کار وجود خلاقيت و نوآوری امری ضروری است.
در طرح پيشنهادی ما اگر کشاورز از مسائل روز, خلاقيت کافی برخوردار نباشد مطمئناً ضرر کرده است. از آنجا که خلاقيت امری مهارتی است يعنی آن را بايد در طی زمان کسب نمود پس از مدتی خودمان يک کشاورز ماهر می شويم.
برای بکاربردن تکنيکهای خلاقيت بايستی مسيری را طی کرد که به آن فرآيند حل مسأله خلاق گفته می شود, اين فرآيند از هفت مرحله تشکيل شده :
تجزيه و تحليل محيط:
در محيط بايد ماهمواره در جست و جو باشيم. به دنبال نيازها, مشکل ها, و ديگر کارهای مربوطه. مثلاً ما در زمين خربزه بايد همواره جست و جو کنيم به دنبال مشکلات آنها را بشناسيم. نيازها را بدانيم و خارج از محيط مثل رقبا توليد کننده بازارهای فروش را بدانيم. يعنی بفهميم که برای فلان بازار چه محصولی بفرستيم مطمئناً محصولی که ما برای کلان شهرها می فرستيم با محصولی که برای محيط کوچک که شايد خود توليد کننده باشد فرق می کند. با بررسی چنين مواردی مطمئناً ما بهترين محيط يا بازار فروش را برای محصول خود انتخاب می کنيم
همچنين ما بايد مواظب کارکنان يا کارگران خود باشيم تا هيچ موقع راندمان کاری پائين نداشته باشند.
2.تشخيص مشکل:
بعد از تجزيه م تحليل و اطلاعات محيط ما می توانيم مشکلات اساسی را در يابيم, مثلاً می بينيم که ما فروش خوبی نداشته ايم. که شايد ناشی از عواملي چون ديررس شدن, وجود رقبا بهتر, و... يا اينکه سود خوبی نداشته ايم که اين خود چندين علل دارد: مثل بالا شدن هزينه های توليد: قيمت خريد پائين وغيره .
3.شناخت مشکل:
در اين مرحله بايد روی مشکل کار کنيم تا ببينيم مشکل واقعی است يا نه عوارض و عواقب کارها و مشکلات ديگر. به عنوان مثال: وجود علف هرز شايد در ابتدا مشکل به نظر برسد ولی وقتی خيلي دقيق شويم می بينيم که شايد در اثر وجين نامناسب اين مشکل بوجود آمده است. يا اينکه وجود محصولات با کيفيت پايين که شايد ناشی از مشکلات کمبود مواد غذايي, خاک فقير, آب ناکافی و... باشد که بايد به فکر رفع آنها باشيم. برای شناسايي اين مشکلات بايد چنين سؤالاتی از خود بپرسيم: چه وقت]چه وقت اين مشکل بوجود می آيد[ چه طور؟]چرا چنين موضوعی اتفاق می افتد[
چه چيز]چه چيز باعث اين اتفاق شده است.[
4.فرضيه سازی
حدس و گمانی است که در مورد آينده مي زنيم . با اين کار ما در فکر خود آينده را پيش بينی می کنيم, که آيا با اين روند حاصل ما در آينده می توانيم چنين موفقيتي را کسب کنيم يا نه. به عنوان مثال در کاشت خربزه می گوييم آيا می توانيم ما چنين عملکردی را در هکتار داشته باشيم. آيا هزينه توليد را به چنين حدی را می توانيم برسانيم.
5.جمع آوری راههای مختلف
در اين مرحله ما بايد به فکر راههای و نظر يا بهتر به فکر ايده جديد باشد تا بتواند مشکلات خود را حل کند. در اين مرحله ما بايد به اندازه کافی طرح جمع آوری کنيم تا در مراحل بعدی دچار کمبود ايده يا بهتر بگوييم شکست نشويم. به عنوان مثال مشکلی مثل وجود علفهای هرز می توان به دقت در حين وجينع مبارزه سمپاشی, يا مبارزه زراعی و يا تناوب اشاره نمود.
6.ارزيابی و انتخاب بهترين راهکارها
در اين مرحله بايد پيشنهادها و ايده ها را کنار هم قراردهيم و بهترين آنرا انتخای کنيم. بايد در اين روش منطقی سروکار بزنيم. يعنی ببينيم کدام روش مفيدتر است مثلاً برای دفع علف هرز در خربزه وجين با تراکتور و تناوب زراعی بيشترين پيشنهاد می باشند.
7.اجرا
در اين مرحله ما بهترين روش را انتخاب نموده ايم و با استفاده از تجربيات خود و يا ديگران استفاده کرديم. ما بايد در اين روش زمان تأثيرگذاری, مدت زمان تأثير را مد نظر داشته باشيم.
8.کنترل
در اين مرحله, ايده که داده شده اجرا شده و ما بايد آن را کنترل نماييم و يعنی سير عمل آن تحت کنترل ما باشد. ما بايد عواقب آنها را داشته باشيم يعنی بدانيم که آيا اين کارها مفيد واقع بوده يا نه. ما بايد نواقص خود را بدانيمو اندوخته خود را جمع آوری کنيم. مثلاً برای دفع علف هرز که ما روش وجين را در پيش گرفته ايم بدانيم و کنترل برآن داشته باشيم.
تکنيک
اين موضوع شباهت به ايده و طرح دارد. اما در اين روش ها با استفاده از ديگر عوامل و ساختارها به فکر ترقی و پيشرفت هستيم. تکنيک های انواع و اقسام متفاوتی دارند که به آنها اشاره می کنيم و در مورد آنها مثالهايي خواهيم زد.
تکنيک نقشه روند
اين تکنيک که بصورت فردی و گروهي قابل اجرا است. در اين تکنيکها برای دستيابی به حداکثر محصول يا موفقيت بر می گرديم به گذشته و سيرتکاملی محصول خود. تا بتوان ايده های جديد را پايه گذاری نمود. به اين صورت که بدانيم که اين محصول ما سيرتکاملی, نحوه برداشت و داشت و کاشت آن به چه گونه بوده است. که اينها را می توان بر غالب نقشه پياده کرد. مثل نقشه قيمتها و رقبا.
مثل: توليد خربزه:
در قديم اليام دور که خربزه بطور طبيعي رشد می کرده و کسی آنرا نمی شناخته است ولی به طور اتفاقی کشف شده که در ابتدای کار با طريقه کاشت آن آشنايي نداشته اند. بعضي فکر می کردند به همان گونه که دئر طبيعت وجود دارد رشد و فرآيند توليد محصول دارد. بعدها آنرا بصورت توده ای يا مزرعه ای کوچک کاشت می کردند. دانه ها را می انداختن در سوراخ کوچکی از زمين و روی آن را با مقدار کمی از خاک می پوشاندند و آبياری صورت نمی گرفت.
بعد از چند سال عمل آبياری بصورت عام درآمد و آن را بصورت آبياری کرتی آبياری می نمودند. وبعد از چند سال زمين را شخم زدند و آنرا کشت نمودند. وحدود چند وقت بعد عمليات نرم کردن خاک بعد از شخم زنی رواج يافت . و بعدها خربزه ها به شکل انبوه کشت می شد. و بعد از چند سال بصورت نواری آبياری می شد و بعد در سالهای قبل که نمونه های تقريباً اصلاح شده به وجود آمد کاشت می شد. اما امروزه خربزه نه به شکل خاص بلکه بطور عموم به صورت اصلاح شده و مکانيزه کاشت می شود. آن هم در سطوح وسيع در اکثر مناطق جهان.
يا اگر بخواهيم نقشه روند تکميلي را در عمليات برداشت طراحی کنيم:
در ابتدا خربزه را با دست تک تک می چينند و آنرا بصورت توده های انبوه جمع می کردند و آن را با الاغ و اسب به مراکز فروش می رساندند . بعد از پيشرفت علم و بوجود آمدن ماشين, ماشين جايگزين خر و اسب شد که با آن حمل می شد, که راندمان بالا رفت و بعدها حمل از مزرعه تا ماشين به وسيله دستگاه نقاله انجام گرفت ولی امروزه تمام مراحل حتی دسته بندی در داخل يک دستگاه انجام می شود.
ولی در کشور ما مرسوم نيست . در کشور ما خربزه با دست چيده شده , با ماشين انتقال می يابد . در ماشين چيده شده به مراکز فروش انتقال می يابد.
تکنيک PPC:
با اين روش می توان استعداد افراد را افزايش دهيم. اين روش نحوه برخورد با ديگران را به ما می آموزد. بعضي ها با برخورد با کسی که يک تفکر و خلاقيت را ابداع کرده آنرا تشويق به چنين اعمالی می نماييم.
تکنيک توهم خلاق:
با استفاده از اين تکنيک شما غالبهای ذهنی خود را می شکنيد و به تکنيک های جديدي می رسيد. در اين تکنيک شما به فکرها و ايده های جديدي خواهيد رسيد در اين روش در ابتدا شما خطاهائي انجام می دهيد ولی به مرور کارهای شما پيشرفتی مناسب پيدا می کند. با اين تکنيک شما اصل واقعيت را متوجه خواهيد شد. اگرچه اين تکنيک از زواياي ديگر اشتباه و گاهی احمقانه به نظر آيد ولی شما ايده هايي خلق می کنيد که موجب ترقی و رشد کار شما خواهد شد.
برنامه ريزي در کار
برای شروع يک فرآيند کسب و کار بايد نقشه روند کاری داشته باشيم. يعنی بدانيم که می خواهيم چه کار کنيم؟ به عنوان مثال در کشت خربزه بايد برنامه ريزي مناسبی جهت زمان کاشت, داشت و ... و برداشت را از قبل برای خود تهيه کرده باشيم و تمام کارهای ما از روی برنامه و نقشه انجام گرفته باشد. کسی که کاری را بدون برنامه انجام می دهدمطمئناً موفقيتی در کارش کسب نمی کند. برنامه ريزي فقط زمان انجام کاری را نمی گويد بلکه نحوه انجام کار]موقعيت آن, استفاده از ساير عوامل, ميزان کارو... را همچنين بايد مد نظر داشت. يکی از اصول مهم در کشاورزي هم همين است که مدير يا کارآفرين برای خود در يک سال برنامه از قبل طراحی شده داشته باشد, يعنی چگونگی عمل بر سر مزارع خود را بداند.
به غير از برنامه زراعی کارآفرين بايد يک برنامه مالی مناسب نيز داشته باشد . تا بداند در چه موارد ميزان نقدينگی او افزايش يا کاهش مي يابد.
اطلاعات در موفقيت شما بخصوص در تصميم گيري های مالی مهمترين نقش را دارد. يعنی ما بايد اطلاعات کمی و مناسبی در مورد کارمان داشته باشيم.
آگاهی از مسائل روز در ميدانهای اقتصادی و صنعتی و کشاورزي حرف اول را میزند. کارآفريني موفق است که از اطلاعات روز چه درصحنه صنعت و بازار و غيره را داشته باشد. از اين نظر کارآفرين نياز به برقراری ارتباط بين خود و در واقع جهان اطراف خود را دارد. برای بعضی از کگشاورزان اين امر شايد چندان راحت نباشد. به عنوان مثال يک کشاورز ساده روستايي چگونه از فروش محصول, پشتيبانی, وارقام جديد می تواند باخبر شود.
امروزه متأسفانه کشاورزي سنتی ما بخاطر دور از بعضی مسائل علمی چندان موفقيتی به عمل نمی آورند. به خاطر همين مسأله سرمايه گذاری در اين بخش خيلي پايين است.اگر به کشاورزان از علم روز اطلاعات داد مطمئناً ميزان عملکرد, نقدينگي و... و در کل ميزان اعتماد به اين کار افزايش مي يابد . اگر ميزان سرمايه گذاری در واحد کشاورزي افزايش يابد می توان از ارزشهای نوين و روز کشاورزي استفاده کرد و ميزان عملکرد ما خيلي افزايش مي يابد. ولی امروزه به دليل ريسک آور بودن سرمايه گذاری در اين بخش متأسفانه رشد زيادی نداشته و عموماً خرده مالکين ها سود زيادی نمی برند و کاری که سودآور نباشد مطمئناً شکست و ناکامی روبه رو می شود. وقتی که کشاورز از کشاورزي نا اميد شد از زمين و کار خود دست برمی دارد و روبه کارهاي ديگر,شهرنشينی و حاشيه نشيني و شغل های کاذب, مثل سيگار فروشی و... می آورد. و آن واحد کشاورزي کوچک تعطيل می شود و با اين روند که ميزان سرمايه گذاری در کشاورزي کاهش مي يابد معلوم نيست که چه آينده ای پيش رو خواهيم داشت ولی اگر ميزان سرمايه گذاری در اين بخش افزايش يابد مطمئناً ميزان برداشت و عملکرد و نقدينگي نيز افزايش مي يابد.
به عنوان مثال در مزرعه خربزه اگر سرمايه گذاری شود و تحصيلات در اختيار کشاورز قرار بگيرد ميتوان از روشهای نوين استفاده کرد. مثلاً اگر سيستم آبياری قطره ای استفاده شود مزاياي زير را در پي خواهد داشت:
ميزان مصرف آب کاهش خواهد يافت.
ميزان راندمان آبياری افزايش چشمگيری به ميزان 95%خواهد يافت.
با استفاده از اين روش می توان سطح زير کشت را با همان مقدار آب افزايش يافت.
ميزان عملکرد در واحد سطح افزايش خواهد يافت.
ميزلان هزينه های توليد به مرور زمان کاهش خواهد يافت.
ميزان امراض و بيماريها کاهش خواهد يافت و غيره.
مي بينيم که با يک سرمايه گذاری در اين بخش چقدر مزايا و ديگر کاربردهايي خواهيم يافت. که البته اين يک مثال ساده و پيش پا افتاده است. اگر سرمايه خوب و کلان در اختيار داشته باشيم می توانيم کارهای ديگری هم انجام دهيم.
ولی امروزه دست يافتن به چنين سرمايه ای کار هر کشاورزي نبوده و سرمايه داران هم با توجه به رکود بازار جرأت چنين کاری ندارد. خود کشاورز هم که از خود چنين سرمايه ای نخواهد داشت. وام های امروزي هم که از چندان بهره برخوردار نيست يا به قول کشاورزان مايه بی برکتی زمين مي شود.