دانلود مقاله چند کارآفرین موفق خارجی

تعداد صفحات: 20 فرمت فایل: word کد فایل: 3251
سال: نامشخص مقطع: خدماتی دسته بندی: سایر موضوعات
قیمت قدیم:۱۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۰,۰۰۰ تومان
دانلود فایل
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه دانلود مقاله چند کارآفرین موفق خارجی

    ویلیام هیولت و دیوید پکارد

    ویلیام هیولت و دیوید پکارد م نام و هم تاریخ پرفراز و نشیب شرکت HP دربردارنده و یادآورنده نقش و اثر دو شخصیت موثر و مدیر موفق قرن بیستم است که در پی ریزی تحولات و سرعت دادن به روند تغییرات برای ورود به عرصه الکترونیک و رایانه جایگاه ویژه دارند. ویلیان (بیل) هیولت و دیوید پکارد هر دو دانشجوی رشته مهندسی برق دانشگاه معتبر استنفورد بودند. دو دانشجوی ممتازی که از قضا در درس پروفسور فرد ترمن استاد برجسته استنفورد با هم آشنا شدند و تحت نظارت و هدایت او قرار گرفتند. آنها در سالهای پایانی دانشگاه بر روی ساخت یک منبع ساده دقیق سیگنالهای فرکانس پایین یعنی نوسان ساز صدا کار میکردند؛ همان چیزی که بعدها به عنوان اولین محصول شرکت آنها به بازار عرضه شد. گرچه پس از فراغت از تحصیل، دیوید پکارد مدتی در جنرال الکتریک مشغول کار شد اما مجددا نزد پروفسور ترمن برگشت و در آزمایشگاه او مشغول به کار شد و خیلی زود با توصیه و تشویق او، به همراه دوست صمیمی و هم دوره ای خود، ویلیام هیولت کسب و کار تازه‌ای را راه انداختند. آنها برای نام گذاری شرکت که HP یا PH باشد سکه به هوا انداختند و بدین ترتیب در سال 1939 میلادی تنها با سرمایه 538 دلار و کار در محل یک گاراژ، فعالیت شرکتی آغاز شد که امروزه در سطح بین المللی، مدرن ترین تجهیزات فناوری اطلاعات را تولید می‌کند.

    هیولت و پکارد برای شروع کارشان، گاراژ منزل اجاره‌ای خود را به کارگاه تبدیل و ساخت تجهیزات الکترونیکی را دنبال کردند؛ گاراژی که اگر یک ماشین در آن پارک میکرد کار متوقف میشد! این گاراژ هم اکنون نه تنها به عنوان محل تولد شرکت HP، بلکه به عنوان خاستگاه و نماد تاریخی محل تولد دره سیلیکون بزرگترین منطقه فناوری کالیفرنیا و قطب صنعت الکترونیک در دنیا- شناخته میشود. در حقیقت، HP اولین شرکت دره سیلیکون بود. اولین مشتری شرکت، استودیوهای والت دیسنی بود که هشت نوسان ساز از آنها برای توسعه سیستم ابداعی صوتی خود در فیلم فانتاسیا خریداری کرد. یک سال بعد کارکنان شرکت به 10 نفر و فروش به 34000 دلار رسید و آنها گاراژ را توسعه دادند. وقتی در سال 1947 میلادی شرکت آنها به عنوان شرکت ساخت تجهیزات الکترونیکی و اندازه گیری و تست به ثبت رسید، در آمدی بالغ بر 679000 دلار داشت.

    در حین جنگ جهانی دوم، هیولت به خدمت وظیفه رفت و کار اداره شرکت به عهده پکارد بود. در این مدت شرکت پیشرفت کرد و کارکنان آن از 17 نفر به 250 نفر رسیدو صدها محصول تولید میکرد. سال 1965 میلادی تعداد کارکنان به 7500 نفر و محصولات به 1500 نوع رسید. در سال 1989 میلادی شرکت با 82000 نفر پرسنل و تولید 10000 نوع محصول، 30 میلیارد دلار فروش سالانه داشت. در سال 1997 میلادی درآمد شرکت با 121900 نفر پرسنل به 42/9 میلیارد دلار بالغ گشت. هم اکنون این شرکت با 140000 نفر پرسنل و بازار 62 میلیارد دلاری و حضور در 140 کشور جهان، یکی از قدرتهای اصلی صنعت رایانه محسوب میشود.

    شرکت HP ابداعات زیادی در مورد محصولات مختلف نظیر ژنراتورهای نوسان ساز و سایر تجهیزات الکترونیکی به نام خود به ثبت رسانده است. شرکت محصولات متنوعی را طی این 60 سال به بازار عرضه کرده است که از آن جمله میتوان به ابداع و عرضه انواع چاپگر لیزری جوهر افشان در دهه 80 میلادی و ابداع و عرضه رایانه های شخصی«صفحه تماسی» اشاره کرد. اما شرکت HP علاوه بر اینها، به دلیل توانایی در راهبری خوب کارکنان و تأثیر مثبت بر اجتماع، به عنوان یک مدل موفق از مدیریت شرکت مطرح است. این مدل موفق برای کسب و کار و فرمول جذاب برای موفقیت، از همان ابتدا الگوی تمام عیار سایر شرکتهای دره سیلیکون شد. باید اذعان کرد که بسیاری از شرکتهایی که امروزه در زمینه کسب و کار رایانه فعالیت میکنند با دست انسانهایی اداره میشوند که در شرکت HP رشد کرده اند و راه و روش هیولت و پکارد را میشناسند؛ از آن جمله است استیووزیناک که یکی از کارکنان HP بود و اساسا مدل رایانه اپل I را او برای HP پیشنهاد کرد و سپس از شرکت جدا شد؛ و یا استیوجابز که شرکت رایانه ای اپل را تاسیس کرد. مدل مدیریتی و راهبردی HP که متکی و متعهد به نوآوری، مشتری مداری و ارتباطات است راه HP نامیده میشود؛ مدلی که با وجود بیش از 60 سال فعالیت و تغییرات مداوم، هنوز موفق باقی مانده است، ‌درحالی که در این مدت شرکتهای بسیاری مضمحل شده‌اند.

    اصول این رویکرد مدیریتی در میراث مکتوب دیوید پکارد یعنی کتاب راه HP: چگونه هیولت و من شرکت خود را ساخته ایم ارائه شده است. پایه های مدل عبارت است از:

    - اعمال مدیریت از طریق حضور در محل انجام فعالیت ها و نظارت برآنها؛

    - تمرکز بر رضایت کارکنان به عنوان منبع موفقیت شرکت؛

    - وجود ارتباط باز بین مدیران و کارکنان

    به هر روی هیولت و پکارد با فکر و همت خود در تاسیس و اداره شرکت HP، محیطی را آفریدند که همگان باور کردند که میتوان کار را از یک شرکت کوچک آغاز و با آموزش مناسب کارکنان، آن را به یک شرکت بزرگ و موفق تبدیل کرد. آنها همواره سعی میکردند محصولی بسیار کیفی عرضه کنند و فرهنگ صداقت را در عرصه سازمان بگسترند و ایده های جدید را بیابند. همین روحیه سبب شده که امروزه بیش از 30 درصد نمونه ها و تجهیزات صنعت رایانه که در حال آزمایش برای بهره برداری است از شرکتهایی باشند که در این فضا رشد یافته اند؛ فضایی که بیش از 60 سال عرصه شدید رقابتها بوده است.

    مدیر عامل فعلی شرکت، خانم کارلی فیورینا که یکی از مدیران زن موفق جهان است راه HP را چنین توضیح میدهد: هیولت و پکارد میدانستند که راز حقیقی موفقیت آنها نه در طرحها و محصولات و برنامه هایشان بلکه کارکنانشان بود. آنها فهمیدند که اگر شما کارکنان را باور کنید و به امیدشان باور داشته باشید و در رویاهایشان مشارکت کنید و بگذارید به طور کامل از استعدادهایشان استفاده کنند، آنها میتوانند کارهای بزرگی انجام دهند. این همواره همان راز راه HP بوده و خواهد بود. ویژگی راه HP، نوآوری، صداقت، درستی و احترام است.

    دیوید پکارد در سال 1912 میلادی در کلرادو زاده شد. پدرش وکیل و مادرش معلم دبیرستان بود و هر دو تحصیل کرده دانشکده کلرادو. او خیلی زود علاقه خود را به علم و مهندسی نشان داد؛ تجربه منفجر کردن اشیاء! به همین جهت یک بار نزدیک بود انگشتان خود را از دست بدهد! پس از آن آرام تر شد و به ساخت رادیوهای دستی به عنوان یک تجربه ایمن تر روی آورد. در دبیرستان در همه چیز برتر بود: انجام تکالیف مدرسه، ورزش و رهبری. طی چهار سال رئیس کلاس بود؛ رئیس مرکز بسکتبال و فعال و پیروز در انواع ورزشهای دو و میدانی. او ریاضی و علوم را بهتر از معلمانش میدانست.

    در سال 1930 در رشته مهندسی برق دانشگاه استنفورد مشغول تحصیل شد. در آنجا نیز به فعالیت های ورزشی ادامه داد و مرد سال رشته فوتبال و بسکتبال دانشگاه شد. اما در اواخر دانشگاه ناگهان ورزش را کنار گذاشت و بیشتر بر روی درس تمرکز کرد. در دانشگاه با دانشجوی دیگر مهندسی برق یعین ویلیام هیولت- که هر دو از دانشجویان ممتاز پروفسور ترمن بودند- آشنا شد و همین آشنایی به تاسیس شرکت HP انجامید. او همواره دو واقعه را در زندگی خود موثر میدانست. اولین واقعه شرکت در تور آشنایی با دانشگاه استنفورد در سال 1929 میلادی بود که تصمیم او را برای ورود به این دانشگاه راسخ کرد.دومین واقعه آشنایی با پروفسور ترمن در دانشگاه بود. پکارد خود میگوید: این فرد بود که آتش علاقه مرا به الکترونیک شعله ور ساخت و همو بود که بعدها من و هیولت را تشویق کرد که برای خود دنبال کسب و کار برویم. پس از فراغت از تحصیل، چند سالی در شرکت جنرال الکتریک مشغول به کار شد با حقوق ماهیانه 90 دلار. هنگامی که در سال 1938 میلادی این شغل را رها کرد و با پژوهانه 42 دلار در ماه به آزمایشگاه ترمن در استنفورد برگشت همه او را احمق خواندند. اما او یک سال بعد در سال 1939 میلادی به عنوان رئیس هیئت مدیره بازنشسته شد، پستی که 27 سال در آن حضور داشت و از آن پس با احترام کامل به عنوان مدیر افتخاری شرکت شناخته میشد.

    پکارد در سال 1969 میلادی در راه کسب و کار رایانه وقفه ای انداخت، زیرا وزیر دفاع وقت از او خواست به واشنگتن بیاید وبه عنوان معاونش خدمت کند. از همانجا بود که او به حوزه فناوری عمق دریا علاقه مند گشت. البته دو دخترش در ایجاد علاقه او به علم زیر دریا نقش داشتند. آنها هر دو بیولوژی زیردریایی میخواندند و به پیشنهاد آنها بود که خانواده پکارد آکواریومی بی مانند ساختند که موجودات زیردریا را با رفتارهای طبیعی نشان میداد. پکارد خود تجهیزات آن را طراحی کرد. آکواریوم در سال 1948 میلادی برای بازدید عموم گشایش یافت و با توسعه عجیبی که یافت در سال 1987 میلادی مرکز تحقیقات و توسعه اقیانوس شناسی از آن متولد شد.

    پکارد در 77 سالگی تصمیم گرفت اقیانوس شناسی بخواند! در مرکز تحقیقات اقیانوس شناسی کارهای بدیعی در زمینه توسعه تجهیزات در عمق دریا انجام داد. او حامی فرستادن ابزار و نه افراد به زیر دریا بود. او به دنبال ابزاری بود که بتوان با آن از عمق دریا اطلاعات فرستاد نه نمونه، بنابراین حسگرها و دوربینهای فیلم برداری کیفیت بالا را در این مورد توسعه داد. در زمان او پیشرفته ترین قایق تحقیقاتی ساخته شد. روزی که یکی زا محققان در بازدید از مرکز تحقیقاتی، صحبت از کتابی در مورد پلانکتونها کرد، پکارد او را مورد هجوم سوالهای خود در زمینه پلانکتون قرار داد. او هیچ فرصتی را برای یادگیری از دست نمیداد. محیطی برای کارکنانش فراهم آورده بود که همه احساس میکردند عضو خانواده پکارد هستند. او به طور مداوم به آزمایشگاهها و کارگاهها برای فهم پیشرفت پروژه ها سرکشی میکرد و این روش را مدیریت حضور در محل مینامید. کارکنان هیچ گاه نمی فهمیدند که او سوال میپرسد یا خواسته های خود را مطرح میکند. دیوید پکارد در ماه مارس 1996 میلادی در 83 سالگی درگذشت. او همواره افق دوردستی را میدید که میوه های سرمایه گذاریش به ثمر نشیند و به بهتر شدن وضعیت انسان بینجامد. به تعبیر یکی ازدوستانش در مجلس بزرگداشت او: مثل دریا بود که انرژی جان فزا میبخشید. رضایت او فقط در کسب موفقیت خلاصه نمیشد، او به دنبال این بود که راهی را فراروی تحقیق ایده ها و موضوع های جدید باز کند.

    ویلیام هیولت در سال 1913 میلادی در میشیگان به دنیا آمد اما بیشتر عمر خود را در سانفرانسیسکو گذرانید. پدرش پزشک بود و در دانشکده پزشکی دانشگاه استنفورد تدریس میکرد. در 12 سالگی پدر خود را از دست داد. او میگوید اگر پدرش زنده میبود به حرفه پزشکی میرفت زیرا علاقه زیادی به پزشکی داشت. در سال 1934 میلادی به دانشگاه استنفورد رفت و ضمن اخذ لیسانس هنر از این دانشگاه، مهندسی برق خود را از دانشگاه MIT نیز گرفت. در سال 1939 میلادی نیز با درجه فوق لیسانس مهندسی برق از دانشگاه استنفورد فارغ التحصیل شد. درسالهای آخر تحصیل در استنفورد با دیوید پکارد آشنا شد و همین آشنایی، زمینه تاسیس شرکت HP ر ا فراهم آورد. هیولت تا سال 1987 میلادی به صورت فعال در عرصه مدیریت شرکت دخالت و حضور داشت. البته در مدت جنگ جهانی دوم به عنوان افسر به خدمت وظیفه رفت و در بخش الکترونیک فعال بود. بلافاصله پس از جنگ، هدایت تیمی را به عهده داشت که در پی بررسی و بازرسی صنعت ژاپن بود. در سال 1987 میلادی بازنشسته شد اما ارتباط خود را با شرکت به عنوان مدیر افتخاری با حضور در دفتری که دهه ها در آن کار کرده بود ادامه داد. طی سالها همکاری و همراهی با پکارد در شرکت HP ، او بیشتر به حوزه های فنی و فناوری میپرداخت و پکارد بیشتر در کار حوزه‌های اداری و مدیریتی شرکت بود. او در این سالها در توسعه سازمانهای مختلفی در صنعت الکترونیک مشارکت داشت. در سال 1985 میلادی بالاترین نشان علمی یعنی مدال دانش را از دست رئیس جمهور دریافت کرد. 13 دانشگاه معتبر به او درجه دکترای افتخاری اهدا کردند. هیولت در ماه ژانویه سال 2001 میلادی درگذشت. 

    ويليام هيولت در سال 1913 ميلادي در ميشيگان به دنيا آمد اما بيشتر عمر خود را در سانفرانسيسكو گذرانيد. پدرش پزشك بود و در دانشكده پزشكي دانشگاه استنفورد تدريس ميكرد. در 12 سالگي پدر خود را از دست داد. او ميگويد اگر پدرش زنده ميبود به حرفه پزشكي ميرفت زيرا علاقه زيادي به پزشكي داشت. در سال 1934 ميلادي به دانشگاه استنفورد رفت و ضمن اخذ ليسانس هنر از اين دانشگاه، مهندسي برق خود را از دانشگاه MIT نيز گرفت. در سال 1939 ميلادي نيز با درجه فوق ليسانس مهندسي برق از دانشگاه استنفورد فارغ التحصيل شد. درسالهاي آخر تحصيل در استنفورد با ديويد پكارد آشنا شد و همين آشنايي، زمينه تاسيس شركت HP ر ا فراهم آورد. هيولت تا سال 1987 ميلادي به صورت فعال در عرصه مديريت شركت دخالت و حضور داشت. البته در مدت جنگ جهاني دوم به عنوان افسر به خدمت وظيفه رفت و در بخش الكترونيك فعال بود. بلافاصله پس از جنگ، هدايت تيمي را به عهده داشت كه در پي بررسي و بازرسي صنعت ژاپن بود. در سال 1987 ميلادي بازنشسته شد اما ارتباط خود را با شركت به عنوان مدير افتخاري با حضور در دفتري كه دهه ها در آن كار كرده بود ادامه داد. طي سالها همكاري و همراهي با پكارد در شركت HP ، او بيشتر به حوزه هاي فني و فناوري ميپرداخت و پكارد بيشتر در كار حوزه‌هاي اداري و مديريتي شركت بود. او در اين سالها در توسعه سازمانهاي مختلفي در صنعت الكترونيك مشاركت داشت. در سال 1985 ميلادي بالاترين نشان علمي يعني مدال دانش را از دست رئيس جمهور دريافت كرد. 13 دانشگاه معتبر به او درجه دكتراي افتخاري اهدا كردند. هيولت در ماه ژانويه سال 2001 ميلادي درگذشت.

    از چه زماني دريافتيد كه راهتان چيست و آن را انتخاب كرديد؟

    وقتي جوان بودم پدرم فوت كرد و مادرم تلاش مي‌كرد به ما كمك كند. او ترتيبي داد تا من در دانشگاه استنفورد درس بخوانم. من هم نزد استادان خوبي همچون پروفسور «ترمن» مشغول درس‌خواندن شدم. من رياضي را بسيار دوست مي‌داشتم. از درس‌ها لذت مي‌بردم و بخوبي آنها را انجام مي دادم. پروفسور ترمن ما را تشويق كرد كه شركت HP را راه‌اندازي كنيم.

    بسياري معتقدند براي شروع فعاليت و راه‌اندازي يك كسب و كار به ايده اوليه كامل نياز است. آيا اين مطلب در مورد شما صادق است؟

    ما حقيقتا ايده اوليه نداشتيم. من روي دستگاه نوسان‌ساز صدا كار مي‌كردم. به سراسر كشور نامه نوشتيم و درخواست پذيرش سفارش كرديم و بدين‌ترتيب كسب و كار در الكترونيك شروع شد. ما فقط دنبال اين بوديم كه يك سفارش را چگونه مي‌توانيم به انجام برسانيم. پروژه‌هاي زيادي هم نداشتيم. ما وقتي كار را شروع كرديم رقابت چنداني وجود نداشت.

    اما به هر حال با گسترش كار، شما بايد اهداف را مشخص مي‌كرديد. اين فرآيند را چگونه انجام مي‌داديد؟

    ما يك تيم مديريت داشتيم كه اهداف شركت را مي‌نوشتيم و تجزيه و تحليل مي‌كرديم. اما واقعيت آن است كه بيشتر آن درك دروني و وجداني بود. مثلا يك بار به ياد دارم كه يكي از كاركنان مريض شد و به مرخصي و پول نياز داشت. ما فكر كرديم و به اين تصميم رسيدم كه چون ممكن است اين امر تكرار شود همه كاركنان را بيمه كنيم. ما جزو اولين شركت‌هايي بوديم كه اين كار را انجام داديم و نيز جزو اولين شركت‌هايي بوديم كه كاركنان را در سود كارخانه سهيم كرديم.

    يعني معتقديد همه موفقيت‌ شركت روي فكر و برنامه شما بوده است. آيا شانس در اين مورد با شما يار نبوده است؟

    در مورد همه موفقيت نه، اما در مورد بخشي از آن شايد. ما در موقعيت ماني و زماني مناسب قرار داشتيم. ما خوشوقت بوديم كه معلمان و مربيان خوبي داشتيم. HP در خلاء شروع نشد. ما از خيلي‌ها ياد گرفتيم.

    تعريف شما به عنوان يك مدير از «قدرت» چيست؟

    شايد فهميدن افراد. ما راجع به كاركنان خود خيلي مراقب بوديم. نه فقط از جنبه پول بلكه مي‌خواستيم به آنها بفهمانيم كه مراقبشان هستيم.

    بر اي كساني كه مي‌خواهند شركتي را داير كنند و كسب و كاري را راه بيندازند مشكلات زيادي پيش رو وجود دارد. اگر بخواهيد آنها را نصيحت كنيد به آنها چه مي‌گوييد؟

    من به شما خواهم گفت سعي كنيد موفقيت‌هايتان را يادآور شويد نه شكست‌هايتان را. مسير حركت ما از يك «گاراژ كوچك» تا يك «شركت رايانه‌اي» يك راه روشن نبود. شما بايد براي كاركنانتان محيطي فراهم آوريد كه كار‌كردن را دوست داشته باشند. كاركنان را تيمي بار آوريد، در اين صورت شانس موفقيت شركت بالاست. در غير اين‌صورت شكست سرانجام كار است. براي اينكه كاركنان به مسير كار تيمي درآيند بايد به آنها نشان دهيد كه شما از آنها مراقبت كنيد.

    بسياري از جواناني كه تازه كسب و كاري را شروع مي‌كنند تمام شب را با رايانه بسر مي‌برند. چگونه بايد در اين علاقه به علم و فناوري موازنه‌اي ايجاد كرد؟‌

    انسان بايد اين موازنه را برقرار كند. اغلب افرادي كه در اين زمينه من مي‌شناسم تمام شب و روي يك مساله كار مي‌كنند. به هر حال بايد اين موازنه را برقرار كرد.

    اين مساله در مورد خود شما هم وجود داشته است؟‌

    بله، مثلا خود من در مطالعه كند بودم. مجبور بودم ساعت چهار صبح بيدار شوم و تكاليفم را انجام دهم. اما اكنون كه پير شده‌ام خودم را تطبيق داده‌ام كه چگونه بيشتر بخوانم.

    به كساني كه كمي‌كند هستند، چه توصيه‌اي داريد؟‌

    بايد ياد بگيريد كه چگونه گوش فرا دهيد. من كوچك كه بودم چنين مشكلي داشتم. نمي‌توانستم يادداشت برداري كنم. در نوشتن، املاي كلمه به خاطرم نمي‌ماند. اما من ياد گرفتم كه خوب گوش دهم. اين بسيار مهم است. به خاطر داشته باشيد كه شما جوانان از حافظه خوبي برخوردار هستيد.

    زندگي خانوادگي شما چگونه است؟

    من پنج فرزند دارم و هميشه تمايل داشته‌ام با آنها باشم و با آنها صحبت كنم. گاه همسرم به من مي‌گويد چرا هر زمان به بچه‌ها چيزي مي گويم آنها با من محاجه مي‌كنند. به نظر من اين بخاطر آن است كه آنها پرورش نيافته‌اند كه صرفا بپذيرند. شايد مشكل همسر من آن است كه دانشي را فرا نگرفته است. افراد بايد سواد علمي داشته باشند.

    با توجه به جهش‌هاي علمي پديد‌امده و اختلاف فكري نسل‌ها، آيا در خانواده مشكلي در اين جهت براي شما پيش نيامده است؟

    ما در فاميل خود گروهي داريم به نام «جويندگان اشتباهات پدران». فرزندان من بسيار در آن وارد هستند.

    آيا شما را تحت فشار قرار نمي‌دهند كه مثلا از اينترنت استفاده كنيد؟

    آنها بهتر مي‌دانند! راستش من چيزي راجع به شبكه نمي‌دانم. برايم دشوار است كه اين را بگويم اما نمي‌دانم.

    اما خود شما در پديد‌آمدن اين انقلاب الكترونيكي و گسترش آن سهم بسزايي داشته‌ايد. رشد بهتر جوانان در عصر فناوري چگونه ممكن است؟‌

    تنها مي‌توانم بگويم آنها بايد «سواد رايانه‌اي» داشته باشند. اكنون همه چيز حول محور استفاده از رايانه متمركز است. ما به سمت استفاده هر‌چه بيشتر از رايانه حركت مي‌كنيم. به اين دليل است كه بايد از سنين خردسالي با آن آشنا بود. اين بسيار جالب است؛ ما با رايانه هايمان به مسافرت مي‌رويم نه با ماشين حساب ‌هايمان. به دليل ساده‌تر شدن برنامه‌ها، استفاده از رايانه براي افراد راز‌آلود نيست.

    آيا اين پيشرفت‌ها در زمينه تعليم وتربيت نظام آموزشي نيز اثرگذار بوده است؟‌

    تصور من آن است كه پيشرفت فناوري، شيوه‌هاي آموزش را بهبود داده است. شما مي‌توانيد بهتر و بيشتر كار كنيد،‌ البته بايد هزينه‌اي بپردازيد. مشكلاتي نيز در اين راه وجود دارد. فقدان تماس‌هاي شخصي و رو‌در‌رو يكي از آنهاست. اما به هر حال شما مي‌توانيد قلمرو وسيع‌تري را تحت پوشش قرار دهيد.

    از فروش کیسه های زباله تا قرار گرفتن در لیست میلیادرها

    MARK Cuban

    « Mark Cuban» در یک خانواده متوسط در «Pitts burgh» ایالات متحده متولد شد. از همان دوران کودکی و نوجوانی به دلیل وضعیت اقتصادی خانواده و همچینین به سبب علاقه فراوان خودش به تجارت به این عرصه قدم گذاشت. در سن 12 سالگی کودکی دست و پا چلفتی با یک عینک ته استکانی در محله های اطراف کیسه زباله می فروخت. و اندک درآمد خود را صرف هزینه های ضروری کودکانه اش می کرد. در همان روزها بود که اصول اولیه تجارت را به خوبی آموخت؛ او دریافت که هیچ شغلی سبب کاهش اعتبار اجتماعی نمی شود و از سویی دیگر آموخت که برای کسب درآمد حتما نیازی نیست که انسان سرمایه کلان اولیه داشته باشد.

    او که در مدرسه علیرغم مشکل بینایی و همچنین فرصت اندک برای درس خواندن به سبب کار روزانه اش توانسته بود. همواره بهترین نمرات را به دست آورد، به عنوان یکی از بهترین شاگردان مدرسه دوران تحصیلی را به اتمام رسانده و تصمیم به ورود به دانشگاه گرفت. رشته مورد علاقه او با بازرگانی بود و در سراسر ایالات متحده تنها ده دانشگاه تدریس این رشته را در اختیار داشتند. از میان این ده دانشگاه، کم هزینه ترین یعنی دانشگاه «Indiana» را برگزید وبرای ادامه تحصیل وارد آنجا شد. اگر چه«Indiana» در مقایسه با دیگران کم هزینه تر بود اما به هر حال دوران دانشجویی نیز خرج و مخارج خاص خود را داشت. و «Mark» برای تامین هزینه هایش به مشاغل گوناگونی روی آورد تا بتواند حداقل علاوه بر هزینه تحصیل، خود را از گرسنگی برهاند.

    از همان سال اول با مشکلات فراوانی روبه رو شد: سنگینی هزینه ها و اجبار او برای روی آوردن به حرفه های مختلف از یکسو و رفتار خشن و ناملایم ناظم دانشکده از سویی دیگر هر لحظه او را تشویق به ترک تحصیل می کرد؛ اما علاقه او به بازرگانی توانست تا اخذ مدرک کارشناسی با بهترین نمرات او را همراهی سازدولی دیگر هر لحظه او را تشویق به ترک تحصیل می کرد؛ اما علاقه او به بازرگانی توانست تا اخذ مدرک کارشناسی با بهترین نمرات او را همراهی می سازد ولی دیگر تاب ادامه تحصیل برای MBA را نداشت. از همین رو به کارشناسی اکتفا کرد و از دانشگاه بیرون آمد.

    با بیرون آمدن از دانشگاه «Cuban» تصمیم گرفت تا تمامی آموخته ها و تجربیات این سالهای سخت را به کار بندد. و تلاش خود را برای آینده ای روشن آغاز نماید. او که با نیاز بازار وقت جامعه به خوبی آَشنایی داشت تصمیم گرفت تا وارد وضعیت کامپیوتر شود، صنعتی که حتی کوچکترین اطلاعاتی در مورد آن نداشت! با بکار گیری تمامی زوایای اقتصادی و همچنین مطالعه بسیار در مورد مسائل ابتدایی این عرصه، «Cuban» در سال 1983 یک شرکت کامپیوتری با نام «MICroSolutinos» و با کاربری مشاوره کامپیوتری بنا کرد که در عرض چند سال به سرعت به اولین شرکت مشاوره و ادغام سیستم ها تبدیل شدو واز سالی 1990 این شرکت سالانه درآمدی معادل 30 میلیون دلار به دست آورد. اما در آمد واقعی زمانی عاید«Cuban» شد که کمپانی بزرگ «COMPU Sever» اقدام به خرید شرکت«cuban » نمود ودر جریان این معامله سرمایه بسیار خوبی از آن او کرد.

    با بدست آوردن این گنج باور نکردنی«Cuban» دیگر تمامی روزهای سخت گذشته را پشت سر گذاشته بود وحال تمامی رویاهایش را در عالم واقعیت می دید. او که در دوران کودکی همیشه آرزو داشت همانند اشراف زاده ها در گوشه ای بنشیند و از گذر زندگی لذت ببرد، تصمیمم گرفت تا کسب و کار را رها کرده و روزهای خوش زندگی را آغاز نماید.

    از این رو به همراه یکی از هم کلاسی های قدیمی اش در «Indiana» خانه ای در «Dalls» خرید و هر دو به اتفاق هم به یاد آوری خاطرات تلخ و شیرین گذشته پرداختند. اگر چه «Cuban» خرید و هر دو به اتفاق هم به یادآوری خاطرات تلخ و شیرین گذشته پرداختند. اگر چه«Cuban» به طور فیزیکی به کار اشتغال نداشت اما ذهن او همواره درگیر مسائل متعدد بود. او که علاقه شدیدی به ورزش بسکتبال داشت، به خود می اندیشید که چرا نمی تواند بازی تیم های مورد علاقه اش را از رادیو دنبال نماید، همین فکر جرقه ای بود برای یک پدیده نوین! "چرا نمی شود شبکه های رادیویی و تلویزیونی را مستیما از طریق اینترنت دریافت کرد؟ "

    این سوال به تولد «Broadcast.com» در سال 1995 انجامید و در نتیجه آن«Cuban» به شهرت بسیار بالایی دریافت.

    با روی کار آمدن«Broadcast.com» دیگر تمامی کاربران اینترنتی قادر بودند تمامی برنامه های داخواهشان را به طور مستقیم از طریق اینترنت دریافت کنند و این مساله شور و هیجان خاصی در میان مردم پدید آورد. چندی بعد در سال 1999 کمپانی «yahoo» این سایت را به مبلغ 2 میلیارد دلار «Cuban» خرید و با این اقدام او را روانه لیست میلیارددرهای دنیا نمود.

    حال او حتی از رویاهای کودکانه اش نیز فراتر رفته بود و دیگر نمی توانست با این سرمایه چه کند؟! ابتدا خانه ای به مساحت 6000 مترمربع در «Dallas» خریداری کرد وبعد یک هواپیمای شخص به قمیت 41 میلیون دلار برای خرید و سرانجام بهترین هدیه زندگی اش را به خودش داد: خرید ساهم یکی از تیم های بسکتبال حاضر درNBA با نام «dallas Mavericks» به مبلغ 280 دلار!

    در 14 فوریه سال 2000 با در اختیار گرفتن این تیم، می نماید.

    عشق و علاقه فراوان او به این رشته ورزشی سبب شد تا او یک شبکه ورزشی تلویزیون را مختص به این تیم نمایدو همچنین در خطوط هوایی.America Airlines اقدام به بخش مسابقات این تیم می نماید. نکته قابل توجه در مورد تعصب بیش از حد به این رشته و این تیم آن است که او تا به این سن ازداوج نکرده و حتی قصد ازدواج نیز ندارد و چرا که او خود را در عقد تیم بستکبالش می داند وزندگی مشترکین با این تیم را به زندگی های رایج فعلی ترجیح می دهد!!

    تایموتی برنس

    Timothy Berners lee

    "World Wide Web" اصطلاحي آشنا براي تمامي كاربران اينترنتي است كه در سراسر اين كره پهناور همه آنها به هر زبان و مليتي كه باشند يك برداشت مشترك از آن دارند. اما شايد بسياري از شما دوستان اطلاعي نداشته باشيد كه اين كليد ورودي سايت‌هاي جهاني از كجا و توسط چه كسي پديدار گشته است.

    "Timothy Berners lee" در سال 1964 در لندن ديده به جهان گشود. از همان دوران كودكي عشق و علاقه فراوان به سر هم كردن اشياي كم ارزش دور و بر خودش جهت ساخت لوازم باارزش‌تر نشان مي‌داد، بارها و بارها با كنار هم قرار دادن قوطي‌هاي كنسرو براي خودش ماشين‌هاي اسباب‌بازي درست مي‌كرد و آنها را مقابل چشمان كودكان همسايه به نمايش مي‌گذاشت. هنگامي كه اندكي بزرگتر شد به سراغ وسايل برقي رفت قطعه‌هاي ساده الكترونيكي ساخت "Tim" براي فروشندگان لوازم الكتريكي محله سكونت‌شان اصلاً قابل باور نبود.

    سال‌ها بعد در سال 1976 از كالج "Qeen" دانشگاه آكسفورد فارغ‌التحصيل شد و در همان زمان بود كه اولين كامپيوتر خود را به همراه لحيم يك تكه آهن، چند قطعه TTL، يك عمل كننده 6800M و يك تلويزيون قديمي ساخت. با انجام اين كار، توسط يك شركت مخابراتي با نام «Pleesy» كه يكي از توليدكنندگان بزرگ تجهيزات مخابراتي در بريتانيا به شمار مي‌رفت، جذب شد. مدت دو سالي را كه در آنجا بود توانست ايستگاه‌هاي تقويتي پيام‌ها را تقويت بخشد و از اين رو كمك بسيار موثري به اين صنعت اهدا كرد.

    دو سال بعد يعني در سال 1978 از «Pleesy» جدا شد و به كمپاني بزرگ ديگري به نام «DGnash» پيوست، جايي كه او با هوش و ابتكار بالاي خود توانست يك نرم‌افزار حروف‌چيني براي چاپ‌كننده‌هاي هوشمند طراحي كند.

    يك سال و نيم بعد به عنوان مشاور ارشد در لابراتوار فيزيك اروپا در سوييس به كار شد و در مدت شش ماهي كه در آنجا فعاليت مي‌كرد توانست براي خودش برنامه ذخيره اطلاعات ويژه‌اي با كارايي بالا طراحي نمايد، از آنجا كه «Enquire» برنامه طراحي شده را تنها براي استفاده شخصي خودش ابداع كرده بود، درصدد انتشار آن برنيامد اما جالب اينجاست كه همين برنامه بعدها زمينه‌ساز طراحي «WWW» گرديد.

    با جدايي از لابراتوار فيزيك به كمپاني مشهور «CERN» پيوست، در همان جا بود كه خلاقيت «Tim» در زمينه طراحي‌هاي كامپيوتري بيش از پيش شهره خاص و عام شده بود و توانست با استفاده از توانايي بالايش در اين امر برنامه‌هاي بسيار متنوعي را طراحي كند كه از جمله آنها مي‌توان به «WWW» اشاره كرد.

    اين طراحي كه در دسامبر 1990 انجام شد به افراد اجازه مي‌داد تا با يكديگر در يك وب‌سايت ارتباط برقرار نمايند و سرانجام در تابستان 1991 در اينترنت راه‌اندازي شد.

    دقيقاً از همين زمان بودكه پيشنهادات متنوع و باارزشي از سوي شركت‌هاي بزرگ كامپيوتري به سوي تيم سرازير شد و نام او را بر سر زبان‌ها انداخت. فعاليت‌هاي گرافيكي و برنامه‌نويسي او از سال 1991 تا به امروز به حدي گسترده شده است كه براي نوشتن پيرامون آنها ساعت‌ها وقت لازم است. براي نشان دادن گوشه‌اي از عملكرد اين مرد بزرگ در اين سال‌ها ذكر اين مطلب كفايت مي‌كند كه از سوي امپراتوري بريتانيا لقب شواليه- دومين رتبه عالي سلطنتي- به اين مبتكر چهل ساله و مدير كنسرسيوم «WWW» به خاطر خدماتش به توسعه جهاني اينترنت اعطا مي‌گردد.

  • فهرست و منابع دانلود مقاله چند کارآفرین موفق خارجی

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

نمونه فایل آماده برای برآورد سرمایه لازم احداث کارخانه دانلود مقاله چند کارآفرین موفق خارجی, ارائه طرح کارآفرینی با موضوع دانلود مقاله چند کارآفرین موفق خارجی, پروژه کارآفرینی درباره دانلود مقاله چند کارآفرین موفق خارجی, نمونه طرح کسب و کار دانلود مقاله چند کارآفرین موفق خارجی, جدول هزینه راه اندازی مرتبط با دانلود مقاله چند کارآفرین موفق خارجی, Business plan با موضوع دانلود مقاله چند کارآفرین موفق خارجی
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت