فصل اول
کلیات
1- 1 مقدمه :
کودکان بین 2 تا 6 سالگی ، در مقایسه با نوباوگان و کودکان نوپا ، زمان بیشتری را دور از خانه و والدین سپری میکنند. طی 30 سال گذشته ، تعداد کودکانی که به کودکستان یا مهد کودک میروند، افزایش یافته است. این روند عمدتا به علت افزایش چشمگیر مشارکت زنان در نیروی کار است. در حال حاضر ، مادران 67 درصد از کودکان پیش دبستانی شاغل هستند. کودکستان ، برنامهای است که هدف آن بالا بردن سطح رشد کودکان 2 تا 5 ساله است و بر تجربههای آموزشی تاکید میوزد.
در مقابل ، مهدکودک ، انواع تدارکات برای سرپرستی فرزندان والدین مشاغل را در بر میگیرد و این تدارکات در خانه کودک ارائه میشوند. بررسیها نشان میدهد که والدین ، اغلب کودکستان را به مهدکودک ترجیح میدهند. بسیاری از کودکستانها ، ساعت کار خود را از نیمه وقت به تمام افزایش دادهاند تا به نیازهای والدین شاغل پاسخ دهند. وظیفه یک مهدکودک خوب فقط این نیست که کودکان را در غیاب والدینشان ایمن نگهدارد و آنها را خوب تغذیه کند. مهدکودک باید مانند یک کودکستان کارآمد ، تجربیات آموزش با کیفیت عالی برای کودکان فراهم آورد.
برنامههای کودکستانها متنوع است، که از مراکز کودک محروم تا معلم محور در نوسان هستند. در کودکستانهای کودک محور ، معلمان فعالیتهای گوناگون را ارائه میدهند که کودکان میتوانند از بین آنها انتخاب کنند و قسمت عمده روز ، در بازی آزاد هدف میشود. در مقابل ، کودکستانهای تحصیلی ، معلمان برنامه را تنظیم کنند. در این کودکستانها ، به کودکان حروف الفبا ، اعداد ، رنگها ، شکلها ، مهارتهای تحصیلی را از طریق تکرار و تمرین ، آموزش میدهند و بر بازی تاکید نمیشود.
به رغم نگرانی جدی درباره مناسب بودن این پرورش ، به معلمان کودکستانی فشار میآورند که روی آموزش تحصیلی رسمی ، تاکید کنند. انگیزه ایجاد این گرایش ، اعتقاد عموم به این موضوع است که آموزش تحصیلی در سنین پایینتر ، پیشرفت نهایی جوانان را بهتر میکند. اما تاکید بر آموزش تحصیلی رسمی در اوایل کودکی ، انگیزش و سایر جنبههای رشد هیجانی را تضعیف میکند.
کودکان 3 تا 6 ساله در کلاسهای کودک محور ، در مقایسه با کودکان کلاسهای معلم محور ، به تواناییهای خود بیشتر پی بردند، مسائل چالشانگیز را بیشتر ترجیح دادند، کمتر جویای تائید بزرگترها و نگران مدرسه بودند. در بررسی دیگری ، کودکان 4 ساله در کودکستانهای کودک محور ، در ارزیابیهای تحصیلی ، زبان ، مهارتهای حرکتی و زبان ، از کودکانی که در کودکستانهای تحصیلی بودند، نمرههای بیشتری کسب کردند.
1 – 2 نام کامل طرح و محل اجرای آن :
تاسیس مهد کودک
محل اجزا :
1 – 3 – مشخصات متقاضیان :
1 – 4 – دلایل انتخاب طرح :
علافه به کودکان و نگهداری و آموزش آنها یکی از عوامل موثر در انتخاب این طرح بوده است ، در وحله دوم بررسی های مالی و اقتصادی و سود آور بودن این طرح و اینکه این طرح یکی از طرح هایی است که به سلامت روحی و روانی بالایی نیاز دارد و همچنین می تواند باعث پیشرفت وضعیت روحی افراد گردد از دیگر عوامل گرایش به این طرح بوده است
1 – 5 میزان مفید بودن طرح برای جامعه :
امروزه با تعداد زیادی از خانواده هایی مواجه هستیم که برای نگهداری فرزندان خود دچار مشکل هستند و مسئله اشتغال مانع نگهداری فرزند می شود ، وجود یک مرکز مطمئن و دارای استاندارد برای اطمینان بخشیدن به خانواده ها می تواند از جهات مختلف مفید و سود بخش باشد
1 – 6 - وضعیت و میزان اشتغالزایی :
میزان اشتغالزایی طرح متغییر است ، ولی بعنوان پیشفرض 9 نفر در نظر گرفته شده است
تاریخچه و سابقه مختصر طرح :
برنامه هداستارت به این صورت است که برای کودکان یک یا دو ساله دوره کودکستان ، همراه با خدمات غذایی و پزشکی تامین میکند. درگیری والدین برای پروژه هداستارت ، اهمیت زیادی دارد. والدین در جلسات سیاستگذاری شرکت میکنند و در برنامهریزی آن مشارکت دارند. آنها همچنین بطور مستقیم با کودکان در کلاسهای درس کار میکنند، در برنامههای مخصوص فرزندپروری و رشد کودک شرکت میجویند و خدماتی را دریافت میکنند که هدف آنها کمک به نیازهای عاطفی ، اجتماعی ، و شغلی خود آنهاست. در حال حاضر ، بیش از 1300 مرکز هداستارت ، سالیانه به 720 هزار کودک خدمت میکنند.
بیش از 20 سال پژوهش ، منافع دراز مدت مداخله پیش دبستانی را به اثبات رسانده و همین امر به بقای هداستارت کمک کرده است. نتایج پژوهش حاکی است کودکانی که در این برنامهها شرکت داشتند در 2 تا 3 سال اول مدرسه ابتدایی ، هوش بهتر بالاتر و پیشرفت تحصیلی بیشتری از کودکان شاهد داشتند. بعد از این زمان ، تفاوتها در نمرات آزمون ، کاهش یافتند. با وجود این کودکانی که تحت مداخله قرار گرفته بودند، از نظر سازگاری با دوران تحصیلی تا نوجوانی ، جلوتر از افراد گروه شاهد بودند آنها به احتمال کمتری تحت آموزش ویژه قرار گرفتند یا مردود شدند، و تعداد بیشتری از آنها دوره دبیرستان را تمام کردند. مهدکودک ، با مداخله به موقع با کیفیت عالی ، میتواند به رشد کودکان که از لحاظ اقتصادی محروم هستند، کمک کند.
اجزای سازنده یک مهد کودک با کیفیت عالی
بررسیها نشان میدهند که این عوامل مهم هستند: اندازه گروه (تعداد کودک در یک مکان واحد) ، نسبت مراقب به کودک ، آمادگی تحصیلی مراقب ، تعهد شخصی مراقب به یادگیری و مراقبت کردن از کودکان در صورتی که این ویژگیها مطلوب باشند، کودکان در ارزیابیهای هوش ، زبان و رشد اجتماعی ، بهتر عمل میکنند. محیطهای وسیع و مجهز و اقداماتی که نیازها و تمایلات کودکان پیش دبستانی را برآورده میسازند نیز به پیامدهای مثبت کمک میکنند.
آیا مهد کودک ، ایمنی دلبستگی در نوباوگی را تهدید میکند؟
پژوهش حاکی است نوباوگان آمریکایی که قبل از 12 ماهگی در مهد کودک تمام وقت گذاشته میشوند، بیشتر از نوباوگانی که در خانه ماندند، دلبستگی ناامین بویژه از نوع دوری جو ، نشان میدهند. آیا این بدان معنی است که نوباوگانی که هر روز جدای از والدین شاغل خود را تجربه میکنند و از همان ابتدا در مهد کودک گذاشته میشوند، در معرض خطر مشکلات رشدی قرار دارند؟ برخی پژوهشگران چنین فکر میکنند در حالی که سایرین مخالفاند. با این حال بررسی دقیق شواهد حاکی است که باید در مورد این نتیجهگیری که مهدکودک برای نوباوگان زیانبخش است، محتاط باشیم.
اولا در بررسیهایی که رابطه مهدکودک با دلبستگی را گزارش میدهند، میزان ناایمنی در نوباوگان مهدکودکی تا اندازهای بیشتر از نوباوگان غیر مهدکودکی است (36 در برابر 29 درصد) ، اما این ناایمنی به میزان کلی ناایمنی کودکان در کشورهای صنعتی شباهت دارد. در حقیقت ، اغلب نوباوگان مادران شاغل ، دلبسته ایمن هستند. از این گذشته ، همه تحقیقات ، گزارش نمیدهند که بین کیفیت دلبستگی نوباوگان مهد کودکی و نوباوگانی که در خانه پرورش یافتهاند تفاوت وجود دارد.
ثانیا ، شرایط خانوادگی بر ایمنی دلبستگی تاثیر دارد. خیلی از مادران شاغل ، فشارهای رسیدگی به دو شغل تمام وقت را استرسزا میدانند. برخی از مادران به دلیل اینکه خسته هستند و به ستوه آمدهاند، به فرزندانشان با عطوفت کمتری پاسخ میدهند و از این رو ، ایمنی آنها را به خطر میاندازند. سایر مادران شاغل ، احتمالا برای استقلال نوباوگانشان ارزش قائلاند و آن را ترغیب میکنند یا اینکه بچههای آنها به دلیل عادت داشتن به جدایی از والدینشان ، از موقعیت غریبی نمیترسند. در این گونه موارد ، حالت و دلبستگی دوری جو میتواند بیانگر خودمختاری سالم و نه ناایمنی باشد.
ثالثا ، مهدکودک نامرغوب میتواند به دلبستگی ناایمن در نوباوگان مادران شاغل کمک کند. در بررسی مراقبت اولیه از کودک NICHD بزرگترین بررسی طول تا زمان حال ، که 1000 نوباوه را همراه با مادرشان در 10 ناحیه کشور در برداشت. مهدکودک به تنهایی تاثیری در دلبستگی ناایمن نداشت. اما وقتی که نوباوگان در معرض ترکیب عوامل خطرخانه و مهدکودک قرار داشتند، پرستاری بیعاطفه در خانه ، همراه بر پرستاری بیعاطفه ، و ساعتهای طولانی در مهدکودک ، میزان ناایمنی افزایش یافت.
رابعا ، ارزیابی ایمنی دلبستگی ، در حالی که نوباوگان با مهدکودک سازگار شدهاند، تصویر دقیقی در اختیار نمیگذارند. وقتی که نوباوگان وارد مهدکودک میشوند، باید با روال جدید جدایی روزانه از والدین سازگار شوند. تحت چنین شرایطی ، انتظار میرود که آنها رنجوری نشان دهند. اما بعد از چند ماه ، نوباوگانی که در برنامههای مرغوب شرکت میکنند، آرامتر میشوند آنها لبخند میزنند، بازی میکنند، از پرستاران باعاطفهای که آنها را خوب میشناسند، تسلی میجویند و تعامل کردن با همسالان را آغاز میکنند.
آینده بحث
نتایج بررسی NICHD حاکی است که تربیت ، بر رفتار مشکل آفرین کودکان پیش دبستانی ، بیشتر از مهدکودک تاثیر دارد. در واقع ، داشتن امکان برقراری رابطه گرم و صمیمانه با یک پرستار حرفهای با عاطفه ، برای ناباوگانی که با یک یا دو والد رابطه ناایمنی دارند، بسیار مفید است. وقتی که این کودکان را تا دوره پیش دبستانی و اوایل دبستان دنبال کردند، معلوم شد که آنها بیشتر از کودکان دلبسته ناایمنی که به مهدکودک نرفته بودند، اعتماد به نفس دارند و از مهارتهای اجتماعی برخوردار هستند.
آشنایی کودک با مهد کودک
کودک از 3 سالگی آماده ورود به مهد کودک می شود. اما در این بین نگرانی والدین و وابستگی کودک ، مشکلاتی پدید می آورد . به عبارتی از یک طرف والدین هنوز مطمئن نیستند کودکشان آمادگی لازم را دارد و از طرفی دیگر کودک هنوز خود را وابسته حس می کند و ممکن است نخواهد از خانواده جدا شود . البته این امر برای همه بچه ها یکسان نیست و بعضی به راحتی محیط مهد را می پذیرند و به آن دلبستگی پیدا می کنند . اما در مورد کودکان وابسته ، کارشناسان توصیه می کنندکه والدین برای حل این مشکل قاطعیت داشته باشند . اول فکر کنند چه چیزی به صلاح فرزندشان است ، بعد تصمیم آخر را بگیرند . در این مورد نباید والدین احساساتی شوند ، باید بتوانند گریه های کودک را موقع ورود به مهد تحمل کنند ، مانند زمانی که گریه های کودک را موقع واکسن زدن تماشا می کنند . چرا که به گفته محققین" واقعاً مهدکودک مانند واکسن عمل می کند و می تواند فرزند ما رادر برابر آسیب های بسیاری واکسینه کند ."
در مورد بچه های وابسته ، برخی از کارشناسان معتقدند بهتر است ورود آنها را به مهدکودک ، جلوتر بیندازیم.در این باره تابستان زمان مناسبی است ، چرا که کلاس پیش دبستانی تعطیل است و مهدکودک خلوت تر و مربی ها می توانند برای هر کودک زمان بیشتری را صرف کنند تا کم کم به محیط آنجا خو بگیرند از طرفی بچه ها می توانند از برنامه های تفریحی نیز بیشتر لذت ببرند .
چگونه بچه هاییراکه تمایلی به مهد کودک ندارند ، متقاعد کنیم؟
در این مورد والدین نباید انعطاف داشته باشند . چرا که اگر کودک بفهمد می تواند هر وقت که نخواست از رفتن به مهد کودک امتناع کند، دیگر قاطعیت و نفوذ شما از بین خواهد رفت . در حقیقت این کودک است که شما را تربیت می کند و فرمان می دهد . اما بهتر است از قبل ، برایش مشخص کنید که او" باید" با شما همکاری کند و اگر به مهد نرود ، مثلاً تنها می ماند . در روزهای نخست ورود کودک به مهد ، والدین باید به هر ترتیب که شده از غیبت او خودداری کنند تا به تدریج،کودک با همه برنامه های آنجا آشنا شود و کم کم رابطه عاطفی با دوستانش پیدا کند .
چطور ساعت خواب کودکان را تنظیم کنیم؟
اغلب خانواده ها در بیدار کردن فرزندانشان برای رفتن به مهدکودک یا مدرسه مشکل دارند . کارشناسان معتقدند خردسالان را می توان روزانه ده دقیقه تا یک ربع زودتر بیدار کرد تا به تدریج شب ها زودتر بخوابند. البته هیچگاه نباید برای زود خوابیدن آنها از اعمال زور و فشار استفاده کرد . چرا که این امر موجب تنش و استرس می شود . نباید کودکی را که به آسانی از خواب بر نمی خیزد تنبل نامیدو یا کودکانی که هنگام صبح بشاش و چابک نیستند را مورد تمسخر قرار داد . کودک از این که مادر به اتاق او بیاید و پتو را از روی او بردارد و بگوید" بلند شو ، دیر است" وحشت دارد . اگر کودک با صدای ساعت زنگ دار بیدار شود بهتر است تا با صدایزنگ دار مادر.
به جای این که با کودک وارد جنگ شویم و به زور او را بیدار کنیم ، بهترین کار این است که بگذاریم ده دقیقه طلایی دیگر را به خواب و خیالبافی اختصاص دهد ، و از آن لذت ببرد،این را می توان با تنظیم ساعت عملی کرد .
اهمیت مهد کودک
یافته های علمی در زمینه های مختلف نشان می دهند که پشتیبانی از رشد و تکامل اولیه کودک نه تنها نتایج سرشار فوری برای کودک و والدینش در بر دارد ، بلکه در بلند مدت موجب توانایی برای ایفای نقش در جامعه نیز می شود . پرداختن به تربیت کودک در سال های اولیه زندگی موقعیت بسیار مناسبی برای جلوگیری و یا کاستن از اشکالات یادگیری است و منافع ماندگاری برای خانواده و اجتماعدارد. پس می توان گفتکه توجه به کودکان خردسال منافع زیررابرای جامعهدر بردارد :
یافته های علمی در زمینه های مختلف نشان می دهند كه پشتیبانی از رشد و تكامل اولیه كودك نه تنها نتایج سرشار فوری برای كودك و والدینش در بر دارد ، بلكه در بلند مدت موجب توانایی برای ایفای نقش در جامعه نیز می شود . پرداختن به تربیت كودك در سال های اولیه زندگی موقعیت بسیار مناسبی برای جلوگیری و یا كاستن از اشكالات یادگیری است و منافع ماندگاری برای خانواده و اجتماعدارد. پس می توان گفتكه توجه به كودكان خردسال منافع زیررابرای جامعهدر بردارد :
بهره وری اقتصادی
توجه هایی كه موجب افزایش ظرفیت های بدنی و ذهنی كودك می شوند باعث افزایش تعداد دانش آموزان مدارس و پیشرفت و موفقیت در مدرسهوبه نوبه خود موجب بهره وری بیشتر اقتصادی می شود .
صرفه جویی در مخارج
كودكانی كه آمادگی بدنی و ذهنی و اجتماعی بهتری دارند مرحله انتقال خانه به مدرسه را بهتر می گذرانند. از این رو ترك تحصیل و مردود شدن بچه ها كمتر دیده می شود و به برنامه های جبرانی كمتر هم نیاز هست و این باعث كاهش مخارج می شود .
تقویت ارزش های اخلاقی و اجتماعی
ما ارزش های خود را از طریق كودكان منتقل می كنیم . برای نگهداری ارزش های اخلاقی و اجتماعی ، باید از كودكان شروع كرد . ارزش هایی مانند همكاری ، تعاون ، رعایت حقوق دیگران ، دفاع از حقوق خود و مراقبت از محیط زیست در سنین قبل از دبستان در كودك ریشه می دواند .
كمك به مراقبین كودكان و مادرها
با حضور كودكان در مهد كودك ، بچه ها چند ساعتی در روز تحت نظارت و مراقبت افراد متخصص قرار می گیرند ، آموزش های لازم برای شروع مدرسه را در می یابند ، رفتار اجتماعی را می آموزند ، از بازی با همسالان لذت می برند ، محرك های لازم برای شكوفایی خلاقیت را دریافت می كنند . از سویی دیگر مادرها می توانند برای كسب در آمد فعالیت كنند و نیز به تحصیل و فراگیری دانش امروزی بپردازند و زمینه های لازم را برای رشد و تكامل مطلوب فرزندان فراهم كنند .
بسیج اجتماعی
همان قدر كه كودكان از بزرگسالان تأثیر می گیرند ، گاهی نیز بعضی رفتار كودكان ، تأثیر بسزایی بر بزرگترها می گذارد . پس كودكان می توانند نقطه جهشیبرای اقدامات اجتماعی و سیاسی باشند كه باعث ایجاد هماهنگی و سازماندهی یك امر اجتماعی می گردد .
اجتماعی شدن كودكان
كودكبا ورودبهمدرسه ، یكباره اجتماعی نمی شود ، بلكه پایه های روابط كودك با مدرسه در 2 یا 3 سال قبل پی ریزیمیشود. در مهدكودك بچه ها با همسالان خود ارتباط مستمر دارند ، و فرصت دارند تا مشكلات ارتباطی خود را حل كنند و در مدرسه مشكل دوست یابی نداشته باشند .
نقش مهدکودک را در تربیت کودکان جدی بگیریم
انسان موجودی اجتماعی است، از زمان تولد تا واپسین دم حیات نیازمند دیگران است. در جامعه زندگی می کند، از آن تأثیر می پذیرد و بر آن تأثیر می گذارد.
انسان موجودی اجتماعی است، از زمان تولد تا واپسین دم حیات نیازمند دیگران است. در جامعه زندگی می کند، از آن تأثیر می پذیرد و بر آن تأثیر می گذارد.کانون خانواده، نخستین نهاد اجتماعی است که کودک در آن پرورش می یابد و می آموزد که چگونه رفتار اجتماعی داشته باشد.در محیط های اجتماعی نظیر مهدکودک، نهادهای دیگری به جز خانواده در آموزش هنجارها و ارزش ها به فرزندان دخالت دارند و با افزایش سن کودک به مرور از نقش خانواده ها کاسته و بر نقش این کانون ها در الگو دهی به شخصیت کودک افزوده می شود. مهدکودک، برای بچه ها عموماً جذابیتی بیش از خانه و خانواده دارد و نیز نقشی بسیار اساسی و مهم در تربیت کودکان ایفا می کند.
بنابراین برای به ثمر نشستن این نهال های ترد و شکننده و کمک به رشدِ صحیح آنان باید محیطی امن و عاری از هر انحرافی برای تربیت آنان فراهم ساخت. تأثیرپذیری کودکان در مهد به مراتب بیشتر از خانه و خانواده است. اگر مربیان، افرادی آموزش دیده، کارآمد و متخصص در زمینه تربیت کودکان باشند خواهند توانست به بهترین شکل ممکن کودکان را تربیت کنند. بسیاری از کودکان با رشد روزافزون تعداد مادران شاغل، بیش از نیمی از روز خود را در مهدها سپری می سازند و رفتارها، ارزش ها و الگوهای بسیاری را از این مکان ها کسب می کنند، حال این مربیان و مسئولان مهدها هستند که باید ضمن عنایت به وظیفه خطیر تعلیم و تربیت، و بهره گیری از شیوه های مثبت و کارآمد، در ساختن نسل آتی کمر همت ببندند.
مهدکودک ها تا چه اندازه در پیمودن این مسیر موفق بوده اند؟
به استناد جدیدترین تحقیقی که تا به حال در مورد مراقبت از کودک صورت گرفته، کودکانی که اوقات خود را دور از مادر و در مهدکودک می گذرانند، پرخاشگرتر می شوند و مدت زمانی را که کودک در مهدکودک می گذراند هر چه طولانی تر باشد، احتمال این که هنگام رسیدن به سن کودکستانی پرخاشگرتر شود بیشتر است.
کودکانی که بیش از ۳۰ ساعت در هفته را در مهدکودک می گذرانند، در ناهنجاری های رفتاری همچون جنگ و دعوا، رذالت، بیرحمی، حمله و نیز رفتارهای نامناسبی چون جدال، پرتوقعی و پرحرفی «نمره بیشتری » می آورند و آموزگاران آمادگی و مادران این کودکان، از آنها به عنوان کودکان تهاجمی، بهانه گیر، نترس، دردسرآفرین و افرادی که باید خواسته هایشان به سرعت عملی شود، یاد می کنند.
محققان هنوز نتوانسته اند دلیل این رفتارها را دقیقاً مشخص کنند اما برخی، علت مشکلات رفتاری این کودکان را خستگی والدین بر اثر کار و عدم توجه به کودک و یا عدم توجه مسئولان مهدکودک ها عنوان می کنند.در این تحقیق آمده است که اگر می خواهید این گونه رفتارها را تقلیل دهید، بهتر است از مدت زمانی که کودک در مهدکودک می گذراند بکاهید.از سوی دیگر و بنابر گزارش مؤسسه ملی «بهداشت و توسعه رفتار کودکان»، بچه هایی که بین سال های دوم تا چهارم زندگی در مهدکودک هستند نسبت به سایر کودکان آموزش زبان و حافظه بهتری دارند.کودکانی که زمان زیادی را در مهدکودک به سر می برند، غمگین و ترسو هستند اما این مشکل تا سن آمادگی از میان خواهد رفت. از آنجا که رابطه کودک با دوستان و مربیان خود در مهد، دوستانه است تأثیرپذیری و الگوبرداری از آنان در قیاس با محیط خانواده، بیشتر است، زیرا پدر و مادر با حالتی اقناعی و دستوری با کودک رفتار می کنند. او نیز این حالت اجبار و سلطه گری را در خانه احساس می کند، چرا که دریافته است پدر و مادر بزرگتر از او هستند. حتی گاهی اوقات احساس می کند که آنان به دلیل بزرگتر بودن به او زور می گویند، اما احساس کودک در مهد به مربیان و همسالان خود احساسی دوستانه و به دور از اجبار و زور است.
اگر مهدها به مکان هایی جز «محل نگهداری» کودکان تبدیل شوند، به عبارت دیگر به وظیفه اصلی خود که جامعه پذیری و تربیت صحیح کودکان و نه صرف نگهداری از آنان، بدل شوند، نسل کارآمد و شایسته ای را تحویل جامعه خواهند داد. به اعتقاد مربی مهدکودک، وظیفه مهم این مراکز آشنا کردن کودکان با هنجارها، ارزش های جامعه و آموختن رفتار اجتماعی و نیز آشکار کردن استعدادهای نهفته در آنان است، به طوری که در آینده با ورود به مراکز آموزشی و هنری، این استعدادها هر چه بیشتر بارور شوند.مهدکودک ها و مراکز پیش دبستانی وظیفه آموزش فعالیت های پیش از دبستان و آماده کردن کودک برای ورود به دبستان را بر عهده دارند.در مهدکودک، خردسالان با فراگیری نقاشی، شعر، سرود، بازی و ... با رویدادها و محیط اطراف خود آشنا می شوند.
کودک رفتارهای مورد پذیرش در جامعه را می آموزد. کودکانی که دوران کودکی را در مهد می گذرانند بهتر و راحت تر می توانند با محیط اطراف خود ارتباط برقرار کنند و در ارتباطات اجتماعی خود کمتر به مشکل برخورد می کنند و نسبت به دیگر کودکان به مراتب، جامعه پذیرتر هستند.برخی از مهدکودک ها برای آرام و یا سرگرم کردن کودکان شیوه های نادرستی را به کار می گیرند که نمی توان بر آنها نام مهدکودک را نهاد. این موارد در مهدهای دولتی و جاهایی که زیر نظر سازمان های دولتی هستند، کمتر دیده می شود و ممکن است احیاناً در مهدهای خصوصی مشاهده شود.مهد برای کودکان به منزله یک محیط کاملاً صمیمی و دوستانه است. لذا تأثیرپذیری کودکان در مهد به مراتب بیشتر از خانه و خانواده است. اگر مربیان، افرادی آموزش دیده، کارآمد و متخصص در زمینه تربیت کودکان باشند خواهند توانست به بهترین شکل ممکن کودکان را تربیت کنند.برخی مهدکودک ها، سالانه چند بار، دوره های آموزشی برای مربیان خود ترتیب می دهند و طی آن شیوه های نوین تربیت را به آنان آموزش می دهند. برعکس در برخی دیگر از مهدکودک ها، رفتار نادرست مربیان با کودکان، زمینه ساز بروز رفتارهای غیراخلاقی از سوی کودکان شده است.
والدین باید در انتخاب مهد دقت بسیار به خرج دهند و کودکان را به دست مهدها و مربیانی بسپارند که اطمینان کافی در مورد نحوه آموزش آنها داشته باشند.کودکانی که اوقات خود را دور از مادر و در مهدکودک می گذرانند، پرخاشگرتر می شوند و مدت زمانی را که کودک در مهدکودک می گذراند هر چه طولانی تر باشد، احتمال این که هنگام رسیدن به سن کودکستانی پرخاشگرتر شود بیشتر است.
تعداد مادران خانه دار که کودکان را در مهدها می سپارند، در قیاس با زنان شاغل اندک است. چنین مادرانی برای این که بتوانند با خیالی آسوده در خارج از خانه به کار بپردازند، مجبورند کودک خود را به مهد بسپارند.برای این که مربیان با تمام وجود در جهت ارتقای سطح تربیتی و آموزشی کودکان گام بردارند، باید میزان مشغولیت های ذهنی آنها را کاهش داد و این وظیفه مدیران و مسئولان مهدکودکهاست که به مشکلات مربیان رسیدگی کنند.بعضی از مدارس ابتدایی از پذیرفتن کودکانی که قبل از مدرسه اوقات خود را در مهدکودک ها سپری کرده اند، خودداری می کنند چرا که سیاست های آموزشی مهدکودک ها با آنها همسو نیست.از سوی دیگر مادران شاغل با وجود آگاهی نسبت به وظیفه ی خود از تربیت صحیح فرزند و گاه علیرغم میل باطنی خویش ناچارند ساعت های طولانی از کودکشان دور باشند . ضمن این که احساس می کنند فرزندانشان در مهد در کنار تربیت اجتماعی ، آموزش های مورد نیاز به ویژه آماده شدن برای ورود به اجتماع مدرسه را می بینند.به هر حال در شرایط کنونی که نیاز به حضور فعال تر و مؤثرتر زنان در فعالیت های گوناگون اجتماعی به شدت محسوس است، نقش و کارکرد مهدهای کودک در تربیت فرزندان و آموزش اجتماع پذیری به آنان بیش از پیش اهمیت یافته است.
از این رو باید استانداردهای لازم برای فعالیت این اماکن فرهنگی از سوی مسئولان مربوط تعیین و تبیین شود تا از سویی مهدکودک ها ملزم به رعایت این استانداردها برای ادامه فعالیت شوند و از سوی دیگر خانواده ها با آگاهی از ضوابط ، مراکزی مناسب را برای سپردن فرزندانشان شناسایی کنند.
نقش مهدکودک در بهبود روابط والدین و فرزند
کمینوس و پستالوزی، متخصصان تعلیم و تربیت کودک که قبل از ایجاد کودکستان و مهدکودک می زیستند، در کتاب های خود به اهمیت نقش مادر در آموزش کودکان اشاره کرده اند.
ارتباط نزدیک میان تعلیم و تربیت خردسالان و تماس با اولیای آنها، در تاریخ آموزش دوران اولیه کودکی رابطه انکارناپذیر بوده است. عامل این رابطه شاید انس و الفت والدین و کودک نسبت به یکدیگر باشد که سبب می شود، پدر و مادر بیش از هر فرد دیگری در یادگیری و رشد کودک موثر باشد. از آنجا که این انس بیش از هر برنامه آموزشی با زندگی کودک پیوند دارد، نظر متخصصان تعلیم و تربیت را به خود جلب کرده است.
کمینوس و پستالوزی، متخصصان تعلیم و تربیت کودک که قبل از ایجاد کودکستان و مهدکودک می زیستند، در کتاب های خود به اهمیت نقش مادر در آموزش کودکان اشاره کرده اند. فردریک فروبل، بنیانگذار کودکستان، نیز اعتقاد خود را به اهمیت آموزش مادران برای تربیت کودکان و نیز هماهنگی آموزش مدرسه و خانه بیان کرده اند. مهدکودک ها همزمان با گسترش همه جانبه در افزایش و بهبود روابط سالم کودک و والدین تاثیر بسزایی داشتند. در عصر حاضر نیز، مهدکودک ها و مدارسی وجود دارد که اولیا عهده دار اداره آنها می باشند و اولیا تنها یک فرد مرجع به مهد نیستند بلکه تعیین کننده خط مشی آموزشی می باشند. زیرا آنان می توانند کسی را به عنوان مربی برای فرزندان خود انتخاب نمایند که دارای ویژگی های رفتاری مشابه آنان باشد.
● کودک به چه کسی تعلق دارد؟
از نظر تربیتی، اعتقاد ما بر این است که والدین حق دارند فرزندان خود را به شکلی که صلاح می دانند تربیت کنند. ولی این حق، در واقع به علت توجه به سلامت کودک تا حد زیادی محدود می شود. هیچ پدر و مادری حق ندارد بر کودک خود آسیب بدنی وارد کند. همچنین با قانون آموزش اجباری، هر پدر و مادری مجبور است کودک خود را طی دوره خاصی به مدرسه بفرستد. در بسیاری از مراکز تربیتی کودکان، مربی به تصور حداقل چند ساعت در روز که کودک در کلاس حضور دارد متعلق به آنهاست.
ولی باید در نظر داشت تحول در روابط مربی و اولیا در امر آموزش کودکان هر دو به طور مشترک و با همیاری برای آموزش کودکان موثر هستند. مربی برای کار با والدین به مجموعه تازه ای از روابط حرفه ای نیاز دارد. والدین و مربیان، هر دو گروه با تجربه هایی وارد صحنه تربیت کودک می شوند و هر پدر و مادری، خود مربیان بسیاری داشته است و هر مربی نیز، پدر و مادر دارد. بقایای این نوع روابط در وجود همه ماست که نباید آنها را از نظردور داشت. آنچه در آموزش کودکان و خردسالا ن اهمیت خاص دارد، آن است که مربی از نظر حرفه ای ملزم به ایجاد روابط با والدین باشد.
● چگونگی روابط معلم با اولیا
معلم برای کار با والدین به مجموعه تازه ای از روابط حرفه ای نیاز دارد و در کودکان از توان کافی برخوردار است، خواه این توان را به کار گیرد خواه نگیرد. از آن جا که کودکان با افراد بیرون از محیط کلا س تماسی ندارند، تصمیمات معلم از نظر آنها قاطعیت دارد. ولی او در ایجاد ارتباط با والدین دارای قدرت کمتری است. زیرا سن، جثه و نقشی که آنها دارند با کودک متفاوت است. گرچه او در این ارتباط باز هم تا حدی وجهه اجتماعی خود برای حفظ موقعیت استفاده می کند ولی تشابه فیمابین بسیار بیشتر است. با توجه به این تشابه، او باید با اولیا به گونه ای دیگر برخورد کند و توقعات دیگری داشته باشد. خواسته های او از والدین نباید به شکل تکلیف باشد بلکه به صورت خواهش محترمانه باشد.
بسیاری از معلمان نیز از کار مستقیم با والدین گریزانند و هنگامی به طور کامل آسودگی خیال دارند که در کلا س، یعنی محیطی باشند که حوزه فعالیت آنها زیر سوال قرار نمی گیرد. آنها نیز گاه از تحمل ناپذیر بودن یا حتی خصومت والدین هراس دارند. لا زم است برای تسلط بر این قبیل احساسات، در روابط خود با مدرسه و در انجام وظایف حرفه ای خویش احساس امنیت کنند.
● وظایف معلم در کار با والدین
۱) گزارش پیشرفت کودک
۲) تبادل اطلا عات
۳) حل مسایل مشترک
۴) تماس های عادی
۵) جلسات اولیا
۶) دیدار در خانه
۷) برنامه ریزی آموزش والدین
۸) نظارت در مشارکت والدین
معلم در کار با والدین، نظیر کار با کودکان، باید عواملی چون برنامه ریزی درازمدت، مصاحبه، نظارت، توانایی کار با گروه های کوچک و بزرگ، ارزیابی و ثبت نتایج جلسات را در نظر داشته باشد.
بررسی اثرات مراقبتهای روزانه (مهدکودک) بر کودکان
بسیاری از مردم بر این باورند که از کودکان باید در خانه و توسط مادرانشان نگهداری شود. اما در جامعهای که اکثر مادران مشغول به کارند، مهدهای کودک واقعیات انکار ناشدنی هستند.
امروزه مهدکودک موضوع بحث برانگیزی است؛ زیرا بسیاری از خانوادهها درباره اثرات آن بر کودکان خردسال خود تردید دارند. بسیاری از مردم بر این باورند که از کودکان باید در خانه و توسط مادرانشان نگهداری شود. اما در جامعهای که اکثر مادران مشغول به کارند، مهدهای کودک واقعیات انکار ناشدنی هستند.
پژوهشگران بسیاری درصدد ارزیابی اثرات احتمالی مراقبتهای روزانه (مهدکودک) بر کودکان برآمدهاند.
آنان دریافتهاند که نوباوهها یا کودکانی که بیش از ۲۰ ساعت در هفته تحت مراقبتهای غیرمادرانه قرار داشتند با احتمال بیشتری به مادر خود دلبستگی ناایمن پیدا کردهاند. البته باید دانست که این یافته فقط در پسربچههایی مشاهده شد که مادرانی غیرپاسخگو داشتند که معتقد بودند فرزندانشان خلق و خوی دشوار دارد. همچنین پژوهشگران دریافتهاند که کودکان تحت مراقبتهای غیرمادرانه کمتر به مادران خود دلبستگی ایمن دارند تا کودکانی که تحت مراقبت مادر هستند.
و عده دیگری از محققان دریافتند که مراقبت های غیرمادرانه پرکیفیت بر رشد کودکان تاثیر منفی ندارد. در سالهای اخیر، پژوهش درباره نحوه مراقبت از کودکان کمتر بر دو دسته مراقبتهای روزانه (یا مهدکودک) در مقابل مادرانه و بیشتر بر تاثیرات مراقبتهای روزانه پرکیفیت در برابر کمکیفیت تمرکز یافته است. برای مثال کودکانی که از نخستین سالهای زندگی مراقبتهای روزانه پرکیفیت دریافت میکنند از نظر اجتماعی در دبستان با کفایتتر هستند و جراتورزی بیشتری نشان میدهند تا کودکانی که در سنین بالاتری وارد مهدکودک شوند. از سوی دیگر ممکن است مراقبتهای کمکیفیت بویژه در پسران و بخصوص وقتی در خانواده پرفشار زندگی کرده باشند، بر سازگاری آنان اثرات منفی بگذارد.
مراقبتهای روزانه پرکیفیت میتواند اثرات منفی رشد در خانواده پرفشار را کاهش دهد. و حال باید دانست مولفههای مهدکودک پرکیفیت چیست؟ در این زمینه چندین عامل شناسایی شدهاند. از آن جمله است تعداد کودکان در هر فضا و محیط، نسبت تعداد مراقبان به کودکان، تعویض کمتر مراقبان و میزان تحصیل و آموزش آنان. مراقبان در چنین شرایطی توجه بیشتری به کودکان نشان میدهند و به نیازهای آنها حساستر هستند و گیرایی کلامی بیشتری دارند و در نتیجه کودکان در آزمونهای هوش و رشد اجتماعی عملکرد بهتری نشان میدهند. پژوهشهای دیگر نشان داده که مراکز نگهداری مجهز که فعالیتهای متنوع و گستردهای فراهم میآورند اثرات مثبتی دارند.