مقدمه(تاریخچه)
محتمع چینی مقصود در سال1371 با سرمایه گذاری بخش خصوصی و بانک ملی در زمینه تولید چینی شروع بکار کرد.میزان سرمایه این شرکت 25 میلیارد ریال بوده که در مدت18ماه تمام مراحل مختلف طی شده و به بهره برداری رسیده است.دستگاه های این شرکت در همان زمان از ایسموت و دُرست(dorst)خریداری شد.
مدیریت این کارخانه با بخش خصوصی است و سرمایه اش 35 درصد مربوط به بانک ملی است و30 درصد مربوط به وزارت تعاون است.
نوع تکنولوژی در این کارخانه برای تولید چینی منحصربفرد است و جزء پیشرفته ترین تکنولوژیهای مدرن روز است که چهار یا پنج کشور دنیا از این تکنولوژی استفاده می کنند.
تمام مراحل نگهداری و تعمیرات این تکنولوژی را درداخل شرکت انجام می دهند.
در این شرکت دستگاههای پرس چه پرس دوغابی و چه پرس ایزو استاتیک مجهز به plc می باشد و مواد اولیه برای تولید چینی در این شرکت اکثراً از داخل کشور تهیه می شود.
شرح مراحل تولید چینی مقصود
1-1- مواد اولیه و آماده سازی :
در این شرکت مواد اصلی بدنه را کائولن تشکیل می دهد ( حدود 80% ) و مواد دیگری نیز از جمله سیلیس و زنوز رشته ای و چند ماده ی دیگر در ساخت بدنه سهیم می باشند و مواد اصلی تشکیل دهنده لعاب عبارتند از :
سیلیس 2- رولومیت 3- کربنات کلسیم 4- کائولن 5- فلوسپات ، که هر کدام از مواد یاد شده در مراحل مختلف نقش خود را ایفا می کنند و در کل مواد اولیه بر دو نوع می باشند ، مواد فناوری شده و مواد فناوری نشده که مواد فناوری شده مستقیم در آب حل می شوند ولی مواد فناوری نشده ابتدا توسط دستگاه بالمیل ( که در آن سنگ های گلوله ای رودخانه ای است ) آسیاب می شوند .
پس از آنکه مواد اصلی چینی و لعاب به نسبت های مختلف ( به تشخیص کارشناس آزمایشگاه سرامیک ) با یکدیگر در بدنه بالمیل مخلوط شوند و پس از گذشت مدت زمان خاص این ترکیب به صورت روغابی حاصل گشته و مواد بدنه به حوضچه های بلانجر منتقل می شوند و در این مراحل جهت روانتر کردن دوغاب بدنه از مواد روان ساز استفاده می کنند ( مواد روانساز : آب شیشه ، کربنات سدیم ، اسپنسر )
و سپس چسب مواد اضافه می شود برای استحکام بیشتر در قسمت مگنت آهن زدایی می شود و وارد حوضچه استیلر می شود که در آن از دوغاب حباب زدایی می شود و سپس قسمتی از مواد که چسب به آنها اضافه شده وارد اسپری دراید می شوند که دارای پمپ هایی هستند که در سرراه آنها صافی های است تا آشغال وارد دستگاه نشود بوسیله این پمپ ها مواد وارد اسپری می شود که درون آن کوره ای است و آب اضافی مواد بخار شده و گرفته می شود و مواد با مقدار مشخص رطوبت ببصورت دانه های گرانول تولید می شوند که این مواد برای واحد پرس ایزواستاتیک می باشد . ولی دوغاب مورد استفاده در پرس دوغابی و قسمت ریخته گری مستقیم از بلانجرها به آن قسمت فرستاده می شود و مواد لعاب نیز ابتدا وارد بالمیل می شود و سپس از آنجا به بلانجرها برده می شود و برای مدتی در آن می ماند و هم زده می شوند و وارد تانک لعاب می شود برای واحد لعاب زنی .
2-1- اسپری درایر
1-2-1- مزایای سیستم اسپری درایر :
1) فرآیند مداوم
2) صرفه جویی در تعداد عملیات
3) صرفه جویی در فضای مورد نیاز
4) استفاده از حرارت تلف شده برای خشک نمودن محصولات
5) استحکام گرانول های بدست آمده
6) انعطاف پذیری در ترتیب قرار گرفتن اجزا
7) بالا بودن راندمان
8) سیالیت زیاد گرانول های تولید شده
9) عادی بودن گرانول ها از حباب هوا
10 ) سهولت پرس شده گرانول ها
11) یکنواختی در شکل و اندازه دانسیته گرانول ها
12) پایین بودن هزینه نصب و راه اندازی
13) سرعت عمل بالای خشک کردن
2-2-1 کاربرد اسپری درایر
پروسه به کار رفته در این قسمت غیر هم جهت می باشد که در این حالت هوای گرم از بالا توسط کانال اصلی وارد می شود هدایت آن به داخل برج به نحوی است که ایجاد یک گرداب کوچکی می نماید هواکش نصب شده در پشت کنترلر هوا ایجاد فشارمنفی حدودmpa 160می کند .
سرعت لازم برای اسپری مواد توسط یک پمپ فشار بالا تامین می شود .
دوغاب با سرعتی حدود m/s 60-30 اسپری می گردد که این سرعت توسط فشاری بین bar 40-15 توسط دیافراگم که فرسایش کمتری نسبت به پمپ های دیگر دارد ایجاد می گردد به علت برخورد هوای داغ و گاهی دوغاب با جداره داخلی برج ، جداره داخلی آن توسط مواد ضد زنگ ساخته شده است .
دوغاب از پایین برج به بالا اسپری می گردد محل اسپری دوغاب در پایین قسمت استوانه ای برج m 8-5 پایین تر از سقف می باشد بسته به مقدار خروجی 1 تا 4 لوله نازل به کار می رود و هر کدام به 2 تا 8 نازل متصل می گردد . گرمای مورد نیاز برای خشک کردن توسط مشعل تولید می گردد بسته به نوع سوخت 2 نوع مشعل داریم : مشعل نفتی – مشعل گازی . دمای هوای لازم جهت خشک کردن دوغاب بین c 500-300 می باشد این هوا با ذرات ریز گرد و غبار اشباع می گردد و باید توسط سیستم غبارگیر این غبارها گرفته شود . سه سیستم غبارگیر وجود دارد :
1 – ابتدا جداسازی در یک سیکلون سانتریفوژی و جداسازی نهایی در یک پاک کننده ونتوری با جداسازی حاصل از نیروی وزن صورت می گیرد .
2- غبارگیر ابتدا در یک سیکلون سانتریفوژی و سرانجام جداسازی در یک فیلتر آبی صورت می گیرد .
3- غبارگیری ابتدایی و انتهایی در یک فیلتر آبی صورت می گیرد .
ماکزیمم دمای ورودی به اسپری درایر 500 و دمای خروجی 100 است .
3-1 پرس ایزواستاتیک ، پرس دوغابی ، قسمت ریخته گری .
قسمتی از دوغاب تهیه شده در واحد آماده سازی به قسمت پرس دوغابی می رود که در آن قسمت دوغاب تحت فشار پینوماتیک به آیتم های خاص تبدیل می شود و قسمتی از دوغاب نیز به سمت ریخته گری می رود که در این قسمت آستیم هایی که از طریق پرس ها قابل تولید نیستند بوسیله ریخته گری با دست و در قالب های مخصوص تولید می گردند و دوغابی که تبدیل به گرانول گشته نیز وارد قسمت پرس ایزواستاتیک ( پرس خشک ) می گردد و گرانول در 4 دستگاه پرس خشک (دو دستگاه ph4oo، یک دستگاه PI550 ،یک دستگاه PH600) شکل می گیرد.
4-1- درایر ، کوره بیسکویت
همانطور که در دیاگرام مشاهده می گردد آستیم های تولید شده در پرس های ایزواستاتیک و دوغابی و همچنین ریخته گری وارد درایر ( خشک کن ) می شود تا درصدی از رطوبت آن گرفته شود که در حال حاضر در این شرکت از این قسمت استفاده نمی شود و سپس وارد کوره بیسکویت می شود که آستیم ها بر روی واگن هایی چیده می شود و توسط ترانسفر و مسیرهایی که وجود دارد بصورت اتوماتیک وارد این کوره می شود و مدت زمانی در آن باقی می ماند که این مرحله از پخت برای رسیدن به کی استحکام نسبی در آستیم ها می باشد و چون پس از این مرحله آستیم هنوز دارای قدرت جذب آب است به آن کوره بیسکویت می گویند و آستیم های تولید شده در این مرحله اگر ضایعات شوند و مشکلی داشته باشند قابل بازیافت می باشند .
5-1 واحد لعاب زنی و کوره لعاب :
دوغاب حاصل از بلانجرهای لعاب پس از مخلوط شدن وارد تانک لعاب می گردد و پس از آن مایع لعاب به قسمت لعاب رفته تا آستیم های حاصل از کوره بیسکویت بصورت دستی و یا با دستگاه لعاب ، لعاب بخورند .
آیتم های حاصل از پرس ایزواستاتیک مستقیم لعاب زنی نمی شوند و ابتدا کنترل انجام می شود و اگر در صد ضایعات و ایرادات آن زیاد نبود و در حد معمول بودوارد خط می شود برای لعاب . که 4 خط لعاب زنی وجود دارد که دو تای آن بصورت دستی است که برای آیتم های ریخته گری می باشد و آیتم های حاصل از پرس ایزواستاتیک ابتدا داخل هود می شود و توسط وکیوم و باد گرد و خاک آن گرفته می شود و سپس توسط ماشین لعاب زنی BوA لعاب زده می شود. آیتم های پرس ایزو استاتیک ، دوغابی و ریخته گری توسط ترنسفر از انتهای واحد کوره بیسکویت به خط 7 منتقل می شود .و در این قسمت واگن ها تخلیه می شود آیتم های کوچک مثل فنجان توسط دو واحدلعاب دستی ،لعاب زده می شوند که مخزن لعاب پر می شود و سپس دانستیه آن تنظیم می شود و آیتم در مخزن لعاب فروبرده می شود و در آنجا سنسور های ( چشمی )وجود دارد که وقتی آیتم را ببیند فرمان می دهد که نقاله حرکت نکند و وقتی که نمی بیند نقاله حرکت می کند و بعد روی واگن خط 8 چیده می شود برای رفتن به خط کوره ، آیتم های واحد پرس ایزواستاتیک ابتدا بوسیله متیلن بلو برای ترک تست می شوند و سپس بوسیله ابر و آب تمیز می شوند ( فوت کوزه گری ) و سپس برده می شوند برای ماشین لعاب زنی که این ماشین دارای دو تا مخزن است که مواد آماده شده در واحد آماده سازی در آنجا همزده می شوند و توسط یک لوله خرطومی وارد مخزن پای دستگاه می شوند و توسط پمپ مواد وارد ظرف های استوانه ای می شود و سپس آیتم ها توسط نقاله وارد دستگاه می شوند وقتی سنسورها آیتم را دیدند زمان برداشتن آیتم توسط plc صادر می شود و آیتم توسط جک بردارنده و وکیوم برداشته می شود و سپس آیتم روی استوانه ای شکل ها قرار می گیرد که این قسمت نیز دارای وکیوم است و ظرف را با سرعت Vمی برد در مخزن و با ماکزیمم زاویه 150 درجه و چرخش به چپ و راست داده می شود و توسط موتورهایی که روی هر قسمت است و توسط مرحله 5 دوباره سرعت می گیرد مرحله 6 برای پرکردن ظرف از لعاب استفاده می شود بعد از انجام پروسه لعاب :
لعاب پمپ می شود به یک تانک خارجی2- پاک کردن ظرف لعاب و خارج آن با استفاده از آب و اسفنج ریزو پایه آیتم نباید لعاب زده شود چون می چسبد به صفحه واگن و سپس آیتم های لعاب زده شده وارد کوره لعاب می شوند که مرحله پخت سریع می باشد .
6-1 واحد سنگ زن و دکور
در این قسمت ابتدا بوسیله یک ماشین سنگ زن کف آیتم هایی که از کوره لعاب بیرون آمده اند سمباده کشی می شود و سپس برچسب زدن و عکس برگردان به قسمت دکور برده می شود که در این قسمت طرح روی چینی توسط نیروی انسانی بصورت عکس برگردان بر روی آیتم زده می شود که واحد برنامه ریزی برنامه می دهد که چه گلی (طرحی ) باید دکور شود به چه تعدادی و برای چه سرویسی و در قسمت دیگری از واحد دکور بوسیله دستگاه خط زن و طلا و پلاتین برروی چینی خط طلایی کشیده می شود و در بعضی از قسمت ها بوسیله قلم زنی طرح زده می شود و دکرو می شود که بوسیله قلم و مخلوط طلا و تینر زده می شود قبل از رفتن به قسمت دکور آیتم ها براساس کیفیت چینی و نوع زدگی یا رنگ آن درجه بندی می شود و اگر پس از رفتن در کوره دکرو ظروف دارای نقصی بود در گل یا دکور آن مجددا به واحد ترسیم می آید و با قلم ترمیم می شود و دوباره به کوه می رود . که دمای کوره 800-750 است و بعد از 4 ساعت آیتم ها خارج می شوند .
واحد بسته بندی :
بعد از قسمت دکور آیتم ها یعنی چینی های تولید شده به این قسمت آورده می شوند که دو نوع بسته بندی وجود دارد بصورت فله ای و سرویس ، که آیتم هایی که به صورت فله ای هستند در لفاف گذاشته می شوند و به وسیله دستگاه شرینگ با دمای 150-120 درجه بسته بندی می شود و بصورت سرویس بسته به واحد برنامه و چند پارچه بودن سرویس می شوند و سپس در کارتن قرار داده می شوند و روی کارتن درجه طرح ، نام طرح ، تاریخ و کد پرسنل و روز و سال تولید و کد دو نفر از اعضاء واحد بسته بندی ثبت می شود .
بعد از قسمت دکور آیتم ها یعنی چینی های تولید شده به این قسمت آورده می شوند که دو نوع بسته بندی وجود دارد بصورت فله ای و سرویس ، که آیتم هایی که به صورت فله ای هستند در لفاف گذاشته می شوند و به وسیله دستگاه شرینگ با دمای 150-120 درجه بسته بندی می شود و بصورت سرویس بسته به واحد برنامه و چند پارچه بودن سرویس می شوند و سپس در کارتن قرار داده می شوند و روی کارتن درجه طرح ، نام طرح ، تاریخ و کد پرسنل و روز و سال تولید و کد دو نفر از اعضاء واحد بسته بندی ثبت می شود .
دياگرام كلي مجتمع توليدي چيني مقصود
آشنایی با اجزاء تابلو برق (قسمت کوره هاو پرس ایزواستاتیک)
1-2 انواع ترانسها:
1.ترانسهای380:220:
2.ترانسهای سه فاز AC به که ولتاژسه فاز ACرا به24Vdc تبدیل می کند و برای کم کردن دامنه ریپل از دیود استفاده کرده و چون دامنه ریپل سه فاز کم است احتیاجی به استفاده از خازن نیست در این ترانس بر روی دو تا از پینها %5+و%5- نوشته شده که این دو بین یر حسب این است که اگر ولتاژ ورودی بیش از ورودیACبودبه %5+ می دهیم(که تعداددورسیم بیشتری دارد)و اگر کمتر از AC,220v بود به %5- می دهیم (که تعداددور سیم پیچ کمتری دارد)تا در خروجیV 24 ثابتDC داشته باشیم از انواع دیگر ترانسها،ترانسهایی هستند که برق ACرا بهAC تبدیل می کند.
:این ترانس که شکل ان در نقشه برقی به این صورت است برای یکسئ سازی خروجی در آن از دیود استفاده می شود.
:این ترانس نیز شکل ان در نقشه برقی به این صورت نشان داده شده است که خروجی آن رگولر شده است یعنی رگولاسیون ولتاژ درآن با استفاده از خازن و دیودو....انجام گرفته است.
ورودیها و خروجیها :
در تابلو برق ورودی و خروجیها با xمشخص شده اند که در xها ترمینالهایی که بیرون آمدهاند از سر راه ورودی ولتاژ تغذیه هستند و صرفاًبرای مشخص شدن بیرون امده اند در ورودیها و خروجیها بعضی سیمها سبز و زرد هستند که اینها سیم اِرت هستند که به بدنه وصلند و برای ایمنی بکار رفته اندو با PEمشخص شده اند.
3-2 نور:
کلاً دو نوع نور داریم:نور القایی_نورخازنی
نور القایی اهن را تشخیص می دهد وبه ان حساس است نور خازنی اگر شیئی در فاصله هوایی آن باشد تشخیص می دهد در پرس عمودی برای تشخیص پریاخالی بودن از گرانول نوعی نوربکار می رود که این نور پر یا خالی بودن از گرانول را تشخیص می دهد و به یک قطعه ای در داخل تابلو برق می دهد تا به plcمنتقل کند و اگر محفظه خالی از گرانول باشدplc فرمان قطع کار دستگاه را صادر کند.
4-2ترانسدیوسر:
کمیت الکتریکی نور را تحویل گرفته و به کمیت الکتریکی استاندارد تبدیل می کند.کمیت الکتریکی استاندارد عبارتنداز:جریان(I):4-20mA،ولتاژ:0-10v
تراندیوسرهاجاهایی بکار می روند که به کمیت الکتریکی استانداردتبدیل می کند کمیت الکتریکی استاندارد نیاز داشته باشیم و در ترموکوپل ترانس دیوسر داخل تابلو برق گذاشته شده و متعاقباً فشار پای کوره گذاشته شده چون دبي و فشار نمی تواند مسافت طولانی تا تابلو برق را بیابد.و در ترموکوپل که داخل کوره است دما اندازه گرفته شده و بعد به تراندیوسر داخل تابلو برق رفته ترموکوپل در حقیقت حالت ژنراتور دارد اما این انرژی الکتریکی که ایجاد می کند درحدmv است.
5-2 انواع فیوز:
فیوز وسیله ای است که در راه جریان قرار می گیرد و هر جا جریان از یک ماکزیمم(که مشخص می شود) تجاوز كند مسير عبور جريان را قطع مي كند و فيوز به طور سري در مسير عبور جريان قرار مي گيرد .
كمترين مقدارجريان فيوز است كه رنج فيوز بسته به محلي دارد كه از آن استفاده مي شود .
انواع مختلف فيوز
عبارتند از :
فيوز تك حالت : در سر راه جريان تكفاز قرار مي گيرد .
فيوز در حالت دوبل : دو جا جريان را قطع مي كند (هم در سر راه فاز و هم در سر راه نول قرار مي گيرد )
فيوزي كه بي متال دارد : اين فيوزها بر حساسند و كليد فيوزي كه بي متال دارد جريان راه اندازي اوليه را در نظر نمي گيرد . وقتي درابتدا جريان بالا مي رود براي موتور بايد از حفاظت بي متاليك استفاده كنيم مثلا موتورهاي اگزوز كه خيلي حساسند براي حفاظتشان از يك سوئيچ بي متال دار استفاده مي شود. فيوز بي متال لازم نيست پشت كنتاكتور بسته شود خودش به تنهايي بدون كنتاكتور عمل مي كند .
فيوزهاي مينياتوري :
فيوزهاي كاردي : فيوزهاي موتوري هستند كه به حساسند و در راه اندازي موتور استفاده مي شوند و بر خلاف بي متال مصرف شدني نيستند يعني پس از سوختن سيمشان قابل استفاده نيست .
كنتاكتورها : (CONTACTOR)
كنتاكتور اسبابي است كه چند ورودي دارد كه وروديهاي اصلي آن نرمالي OPEN (NO) هستند و وروديهاي كمكي آن يا NO يا NC هستند . كنتاكتورهاي قدرت چون بار قوي دارند فقط NO هستند . و كنتاكتهاي فرمان هم NO و هم NC هستند .
NO : يعني در حالت عادي كه كنتاكت به برق وصل نيست جرياني از بوبين عبور نمي كند .
NC : يعني در حالت عادي كه كنتاكت به برق وصل نيست جريان از بوبين عبور مي كند .
كنتاكتورهاي قدرت سه تا NO دارند كه سه فاز اصلي از آنها مي گذرد و NO كوچك دارند كه براي خود نگه دارند آنها استفاده مي شود و كنتاكتورهاي فرمان بسته به استفاده هم NO و هم NC دارند .
در كنتاكتورهاي DC كه بر مسير جريان DC قرار مي گيرند امپدانسشان R است چون R به تنهايي بايد جلو جريان را بگيرد مقدار آن زياد و بالاي است . در اين كنتاكتها براي حفاظت يك ديود هرزه گرد با بوبين كنتاكت موازي مي شود .
در كنتاكتورهاي AC كه بر مسير جريان AC قرار مي گيرند . امپدانسشان R+jlw است . چون امپدانس شامل jlw نيز هست مقدار R خيلي زياد نيست و حدود است . كنتاكتهاي AC قدرت براي حفاظت يك اسنابل (فيلتر R-C) دارند . اين كنتاكتها هميشه NO هستند . اما در كنتاكتهاي AC فرمان براي حفاظت واديتور قرار ميدهند به دليل اينكه جريان ضعيف است نويز هم ضعيف است و احتياج به فيلتر نيست .
يك نوع كنتاكتور ( يا رله ) ديگر هم داريم كه بوبين آن هم به برق AC و هم به برق DC حساس است و داراي سه سر است كه يك سر آن سر مشترك بوبين و AC و DC است .
واديتور (VDR) : يك نوع حفاظت است كه مقاومت آن متغير است و مقاومت دو سر آن با تغيير ولتاژ تغيير در جهت عكس تغيير مي يابد . واديتور براي حفاظت OVER VOLTAGE به كار مي رود و شكل آن شبيه خازن است كه هم در كنتاكت AC و هم در كنتاكت DC به كار مي رود . VDR به كميت لحظه اي ولتاژ حساس است مثلا واديتوري كه به AC,250v حساس است در 300,VDR به راحتي كار مي كند .
سوئيچها :
ميكروسوئيچ : سوئيچي است كه به طور اتومات كار مي كند و به عنوان يك Position sensor عمل مي كند .
Limit switch : سوئيچهايي هستند كه حركات مكانيكي را محدود مي كنند . . اينها ميكروسوئيچ هستند و اطلاع مي دهند كه حركات مكانيكي تا محلي كه بايد انجام شده تا اقدام به قطع حركن كنترلر صورت گيرد .
بر روي درب تابلو برق برخی سوئیچها از نوع استارت و استپ هستند و برخی برای ایجاد الارم قرار داده شدهاند که در نقشه برقی باH مشخص می شوند.
از انواع کلیدها selectorها هستند که در وضعیتهای مختلف می تواند قرار گیرد و منحصر بدو حالت نیست.
سوئیچ (کلید) دیگری بر روی درب تابلو برق قرار که دارای رله ولتاژ است و کلیدی قوی است که هر زمان برق 220v قطع شود کلید مجموعه را قطع می کند.
سوئیچ دوبل:در جایی استفاده میشود که امکان ندارد دو کار هم زمان با هم انجام شود مثلا در کوره ها چون امکان ندارد دو فن هوای سرد و گرم همزمان با هم بر قرار شوند سوئیچ دوبل قرار می دهیم که در هر زمان یکی از این حالات برقرار شود.
8-2 تایمر delay :که در نقشه برقی با مشخص شده است.
انواع تایمر
Time :که در نقشه برقی با مشخص شده است.
تایمرDelay:از لحظه شروع بعد از زمان گذشت T،شروع به انجام عمل مورد نظر می کند.
تایمر Delay بدو دسته تقسیم می شود:
الف:On Delay:در لحظه to که ما تحریک کرده ایم پس از گذشت Tثانیه تایمر Onمی شود.
ب ) off Delog : بعد از T ثانيه كه از لحظه شروع تحريك T گذشته تايمر off مي شود .
تايمرTime : بلافاصله در زمان تحريك وصل مي گردد . دو نوع تايمر Time داريم به شرح زير:
On Time : در زمان تحريك وصل مي گردد .
Off Time : در زمان تحريك قطع مي گردد .
برخي اجزاء تابلو برق قسمت كوره ها
Signal conditioner : اين دستگاه خروجي را از سنور گرفته كه خروجي سنور عموماً سيگنالي ضعيف و غير خطي است كه اين سيگنال خروجي سنور را تبديل به يك خروجي خطي و قوي استاندارد مي كند .
در تابلو برق قسمت كوره ها اين دستگا بدين منظور گذشته شود كه وقتي موتور over load مي شود از جريان مي فهميم گاهي اوقات ممكن است سيم ها گرم شوند ولي جريان بالا نرود براي اين منظور دو سنور NTC در سيم پيچ استاتور موتور كار گذاشته مي شود و signal conditioner ورودي از دو سنسور مي گيرد و در صورت بالا بودن دماي سيم پيچ ها كل موتور را قطع مي كند .
Simolator : سيگنال را از invertor مي گيرد و به سيگنالي مشابه با سيگنال سرو موتور تبديل مي كند . كلاً دو روش كنترل دور داريم :
كنترل دبي با شير پروانه يك از طريق سروموتور صورت مي گيرد .
كنترل دورفن اگزوز كه از طريق تغيير فركانس انجام مي گيرد .
روش ا ول در همه جا بكار مي رود غير از فن اگزوز كه به دليل لزوم دقت زياد به وسيلة inverter كنترل مي شود ( كه دقت آن تا دهم هرتز است ) . در simulator فرمان باز و بسته شدن از طريق كنترل اتومات يا دستي به دو تا رله مي آيد كه اين رله ها فرمان را به موتور simulator انتقال مي دهند اين موتور شبيه سروموتور است و به پتانسيومتر وصل است فقط تفاوتي كه دارد اينست كه به شير پروانه وصل نيست كه خروجي simulator يك سيگنال است كه مشابه خروجي سروموتور است و به PLC و اينورتر مي رود كه اينورتر با تغيير فركانس دورفن اگزوز را كنترل مي كند . اضافه مي كنم كه اينورتر قسمت كوره ها از نوع لنز مي باشد كه در بخش هاي آتي در مورد اينورتر به طور اعم و در مورد اينورتر لنز به طور اخص توضيح داده خواهد شد .
شيرهاي propertioral : ( در قسمت پرس ليزواستاتيك )
اين شيرها براي ميزان كردن خروجي روغن و متناسب كردن دريچه ها از شيرهاي پروپرشنال استفاده مي كنيم كه براي متناسب كردن دريچه ها احتياج به يك سري فرمان هايي داريم كه شيرهاي پروپرشنال اطلاعات را مي گيرد و به PLC مي دهد كه PLC با همين اطلاعات فرمان بازو بسته شدن شيرها را صادر مي كند .
3- PLC ( Program logic controller ) :
PLC به منزله مغز يك اندام است و هيچ كنتاكت و فيوزي بدون دستور PLC عمل نمي كند و PLC يك سيستم مركزي است كه تمام ورودي ها و خروجي ها از آن فرمان مي گيرند .
مزاياي استفاده از PLC :
استفاده از PLC موجب كاهش حجم تابلوها مي گردد .
PLC ها انرژي كمتري مصرف مي كنند .
PLC مي تواند با استفاده از برنامه هاي مخصوص ، وجود نقص و اشكال در پروسه تحت كنترل را به سرعت تعيين و اعلام نمايد .
قسمت هاي اصلي در يك PLC ريزپردازنده است ( CPU ) حافظه PLC معمولاً از دو قسمت تشكيل شده است يك قسمت در دسترس استفاده كننده بوده و مخصوص نوشتن برنامه كنترل مي باشد اين قسمت قابل پاك كردن و تغييرات و معمولاً از نوع RAM مي باشد قسمت ديگر حافظه سيستم است كه مربوط به نحوه عملكرد مدارات داخلي PLC مي باشد و معمولاً
استفاده كننده از PLC سروكاري با آن نداشته و توسط كمپاني سازنده پر مي شود . اين قسمت براحتي قابل پاك كردن و تغيير نيست و معمولاً از نوع EPROM ( ) است .
بلوك بعدي در يك PLC مربوط به قسمت ورودي ها و خروجي هاي كنترل كننده منطقي است . وجود ولتاژ در يك ورودي به منزله وجود فرمان منطقي در آن ورودي است .
جهت محافظت مدارات داخلي PLC و جلوگيري از نويزهايي كه معمولاً در محيط هاي صنعتي وجود دارند ارتباط ورودي ها با مدارات داخلي PLC توسط كوپل كننده هاي نوري ( opto couler ) انجام مي گيرد .
فلت ها :
حافظه هاي موقت هستند كه CPU هنگام اجراي برنامه از آنها براي يادداشت نتايج و يا حالت سيگنال ها استفاده مي نمايد .
تغذيه :
براي كاركرد مدارات داخلي PLC ولتاژ تثبيت شده DC از تغذيه توليد مي شود همچنين ولتاژ جهت تامين تغذيه ورودي ها استفاده مي گردد .
زبان STEP-5 :
اين زبان جهت برنامه ريزي PLC هاي ساخت زيمنس و توسط همين شركت ابداع گرديده است . در اين زبان برنامه كنترل مي تواند به سه شكل نمايشي مختلف نوشته مي شود :
الف ) بصورت ليست جملاتي يا ( STATEMENT LIST ) STL
ب ) بصورت ليست نردباني يا ( LADDER DIAGRAM ) LAD
ج ) به صورت فلوچارت كنترل يا ( CON TROL SYSTEM FLOW CHART ) CSF
- برنامه كنترل PLC :
برنامه كنترل PLC ابتدا در دستگاهي بنام برنامه ريز PROGRAMMER كه به اختصار PG ناميده مي شود . از PG علاوه بر برنامه نويسي مي توان جهت عيب يابي و بررسي عملكرد قسمت هاي مختلف سيستم نيز استفاده كرد . براي اتصال PLC و برنامه ريز سوكت هاي مخصوصي بر روي آن پيش بيني شده كه به وسيله كابل ارتباطي مخصوصي به يكديگر متصل مي شوند .
- PLC اطلاعات مربوط به پروسه تحت كنترل را از سنسورهايي كه به مدارات ورودي آن متصلند دست مي آورد . سيگنال هاي خارجي ناشي از سنسور از طريق بين ورودي به مدار ورودي PLC متصل مي گردد و در مدار ورودي به سطح منطقي مناسب تبديل شده به قسمت هاي داخلي PLC منتقل مي گردد . در PLC هاي كوچك مدارهاي ورودي جزئي از PLC هستند و نه
PLC هاي بزرگ مدارات ورودي را به صورت كارت هاي الكترونيكي مجزا ( MODULE ) تهيه و با رعايت ظرفيت بر روي PLC نصب مي كنند . لازم به ذكر است كه هيچگونه اتصال الكتريكي بين PLC و سنسور وجود ندارد .
در مدولهاي ورودي در مقابل هر پين ورودي يك LED وجود دارد كه با ً 1 ً شدن ورودي شد وحالت ورودي آنجا نشان مي دهد . در بسياري از مدارهاي فرمان صنعتي ولتاژهاي فرمان 110 يا يا DC مي باشد .
در بسياري از PLC هاي روميهايي براي اتصال به اينگونه ولتاژ ها در نظر گرفته شده اند . همچنين مدولهايي نيز به اين منظور ساخته شده اند معمولاً سازنده قيد مي كند كه آيا مدول براي مدارهاي فرمان يا ساخته شده است براي فرمان هاي ولتاژ كمتر از به عنوان « b » و ولتاژ بيش از به عنوان « 1 » به حساب مي آيد . در مدارات ورودي براي تعيين سطح ولتاژ ورودي ( « 0 » يا « 1 » ) از مدار اشميت تريگر استفاده مي شود . يكي ديگر از قسمت هاي تشكيل دهنده مدل هاي ورودي مدار لرزش گير ( DEBOUNCER ) مي باشد .
هنگامي كه سوئيچ A قطع است سيگنال صفر به سمت PLC ارسال مي گردد در لحظه T كه سوئيچ بسته مي شود به دليل لرزش هاي مكانيكي ولتاژ خروجي از سوئيچ براي چندين ميلي ثانيه در نوسان و تغيير است تا سرانجام به وضعيت پايدار وصل ( « 1 » ) مي رسد . به همين ترتيب هنگامي كه سوئيچ از حالت وصل به حالت قطع مي رود ولتاژ خروجي نوساناتي خواهد داشت حال با توجه به اينكه زمان مرور ( SCAN ) در PLC ها در حد چندين ميلي ثانيه است ممكن است بطور كاملاً اتفاقي هريك از اين نوسانات ( « 0 » يا « 1 » ) به عنوان حالت خروجي سوئيچ خوانده مي شود و بدين ترتيب اطلاعاتي غلط برداشت گردد براي رفع اين مشكل از مدار لرزش گير در ورودي استفاده مي كنيم مدار لرزش گير در واقع يك F-F ، R-S است .
سنسورها و ورودي هاي آنالوگ :
چگونه مي توان يك كميت آنالوگ را بصورتي قابل فهم و قابل استفاده براي PLC تبديل نمود . راه حل اينست كه ابتدا كميت آنالوگ را در يك مدار « آنالوگ به ديجيتال » به اطلاعات ديجيتالي معادل با آن تبديل نمود و پس اطلاعات ديجيتالي را به داخل PLC ارسال داريم .
مدارهاي آنالوگ به دو دسته تقسيم مي شود :
مدول هاي ورودي ولتاژ
مدول هاي ورودي جريان
سنورهايي كه كميت اندازه گيري را به جريان تبديل مي كنند ( مثل بعضي از اندازه گيري هاي ضخامت ) مي بايستي از طريق مدول هاي نوع دوم به PLC متصل گردند سنورهايي كه كميت مورد اندازه گيري را به ولتاژ تبديل مي كنند ( مانند ترموكوپل ها ) مي بايستي از طريق مدولهاي نوع اول به PLC متصل گردند .
ويژگي هاي مهم مدول هاي آنالوگ عبارتند از :
تعداد ورودي ها : مدول هاي متداول معمولاً داراي يك الي شانزده كانال ورودي مي باشند .
نوع و دامنه تغييرات كميت ورودي دامنه : دامنه تغييرات ورودي براي مدولهاي متداول و معمول با ورودي ولتاژ و براي مدولهايي با ورودي جريان مي باشد .
:
كنترلر قابل برنامه ريزي يكي از كوچكترين و مقرون به صرفه ترين كنترلرهاي قابل برنامه ريزي است در خانواده S-5 ها و براي اتوماسيون هاي كوچك مناسب است .
حافظه برنامه به منظور ذخيره مناسب برنامه كنترل شما بايد آن را ذخيره كنيد در يك EPROM يا برنامه هايي كه در دسترسند در يك سمبل حافظه مي توانند كپي شوند روي حافظه داخلي . اين حافظه ، ناحيه داخلي CPU را شامل مي شود .
حافظه RAM :
حافظه RAM داخلي ويژگي هاي زير را دارد :
حافظه به سرعت تغيير مي كند .
حافظه استفاده مي شود وقتي تغذيه و هيچ باطري اي نداريم .
فرمان هاي سيستم ( ROM ) :
سيستم فرمان شامل برنامه هايي است كه نشان مي دهد چطور برنامه مورد استفاده اجرا مي شود . چطور ورودي ها و خروجي ها اداره مي شوند . چطور حافظه تخصيص مي يابد و چگونه داده ها اداره مي شوند سيستم فرمان ثابت است و تغيير نمي كند .
اينورترها ( INVERTERS ) :
وظيفه يك اينورتر تبديل يك ولتاژ ورودي مستقيم به يك ولتاژ خروجي متناوب و متقارن با دامنه و فركانس مورد نظر است ولتاژ خروجي مي تواند در فركانس ثابت يا متغير مقداري ثابت يا متغير داشته باشد ولتاژ خروجي را مي توان را تغيير ولتاژ ورودي مستقيم و ثابت نگه داشتن بهره اينورتر بدست آورد . از طرفي اگر ولتاژ ورودي مستقيم ثابت بوده و قابل كنترل نباشد مي توان با تغيير بهره اينورتر يك ولتاژ متغير در خروجي بدست آورد كه اين عمل معمولاً بوسيله كنترل مدولاسيون پهناي پالس ( PWM ) در داخل اينورتر صورت مي گيرد . بهره اينورتر را مي توان برابر با نسبت ولتاژ متناوب خروجي به ولتاژ مستقيم ورودي تعريف كرد . اينورترها بطور گسترده اي در صنعت بكار مي روند مثل گرداننده هاي موتورهاي ac با دور متغير خروجي اينورترهاي تكفاز معمولاً برابر :